اخبار نوشتاری و تصویری از ایران و مقاومت ایران و قیام آفرینان و کانونهای شورشی در سراسر میهن. اخبار سیاسی اجتماعی اقتصادی سرکوب و اختناق و زندانیان سیاسی. مقالات و گزارشات و تحلیل های سیاسی اجتماعی و اقتصادی بصورت نوشتاری و ویدئویی. ویدئوهای تاریخی فرهنگی هنری طنز و ... از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران. https://www.besoyepirozi.com همه روزه در سایت های بسوی پیروزی و پاسارگاد سیتی

  • .
  • رهبری مقاومت
  • اخبار و گزارش
  • ویدئو خبرها
  • ویدئو کلیپ ها
  • رویدادهای تاریخی
  • مقالات و ادبیات
  • کتابخانه
  • سیاسی اجتماعی
  • اسناد و حقایق
  • روزها و یادها
  • .
  • برای کانون‌های شورشی
  • مقالات منتخب
  • مقالات ویژه
  • شعر و ادبیات
  • از انتشارات مقاومت
  • اجتماعی، اقتصادی
  • سیمای ایران فردا
  • سخن روز
  • محیط زیست
  • تحلیل و گزارش
  • بحرانهای سیاسی رژیم
  • بحرانهای درونی رژیم
  • رسانه های حکومتی
  • انقلاب مشروطه
  • شکنجه و شکنجه گر
  • قتل عام ۱۳۶۷
  • مقالات شما
  • زنان

شرحی کوتاه بر یک پیوند ۴۵ساله و جیغ بنفش لشگر زاغ و زغن! – حمیدرضا طاهرزاده

  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Pinterest
منتشر شده در 14 آبان 1399

ای مرغ سحر چون این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفخهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
یادآر ز شمع مرده یادآر
«علی اکبردهخدا»
یاد یاران رفته همیشه دردناک است. سوز دل است و داغی لاعلاج. شخصاً ترجیح می‌دهم که از این قبیل یادها بگذرم. اما وقتی این یادها با مسئولیتی روشنگر برای بیان حقایقی مکتوم به هم می‌آمیزد آدمی می‌ماند که چه بکند و چه بگوید؟ یاد استاد بزرگ موسیقی آوازی ایران زنده یاد شجریان از این قبیل است. واقعیت این است که من از دیرباز و بیش از چهار دهه با ایشان دوستی و مودت داشتم. اما در مواردی یادهای خاطره انگیزش دیگر به فرد من تعلق ندارد. متعلق به یک فرهنگ و یک میهن و انقلاب است.
دو واقعیت دیگر بر این مسئولیت می‌افزاید. اول تجلیل عظیم مردمی از هنرمندی که عمری را در خدمت آنها بود و خود را با فروتنی و البته طنزی نیشدار «صدای خس و خاشاک» می‌دانست. مردم عزیز ما با فریادها و اشکهایشان برای از دست دادن شجریان نشان دادند که تا چه حد هوشیار و تا چه اندازه حق شناس هستند. و به راستی کیست که انبوه جمعیت سوگوار در برابر بیمارستان شجریان را ببیند و فریادهای پرسوز و خشم‌آگین آنان را بشنود و بر خود نلرزد. و مگر غیر از این است که این همه عواطف انسانی و مردمی، مسئولیتی عظیم بر مسئولیتهای ما می‌افزاید. پس باید با این مردم شریف و آگاه، هر چه بیشتر شفاف بود و صادق. نشان صداقت هم گفتن همهٔ حقیقت است. از گذشته‌های دور به ما آموخته‌اند که بدترین نوع دروغ، گفتن نیمی از حقیقت است .
اما دلیل دومی که مرا برای باز گفتن یادهایی از استاد شجریان ملزم می‌کند، لشگرکشی قوم یأجوج و مأموج بسیج شده از سوی اطلاعات آخوندی است. بارها از خود پرسیده‌ام چه شده است؟ چه اتفاقی افتاده که کر هماهنگ و گوش خراش وزارتی مرکب از زاغ و زغنهای لندنی و استکهلمی به فغان و ناله به میدان آمده‌اند و در فضای مجازی یا یک تلویزیون به‌قول زنده یاد زری اصفهانی، «بی وطن» با مجری بدنام و کم خرد و بیسوادش که همیشه با کولباری از بلاهت نقش سفره‌اندازی و پااندازی مزخرفات صد من یک غاز یک نفوذی تمام سوخته را بازی می‌کند این‌چنین به فغان آمده‌اند و زوزه می‌کشند؟ واقعاً «رفت از سر خفتگان خماری؟» . براستی که سکوت در برابر یاوه‌های این لشگر جرار دست چین شده و آموزش دیده نوعی پوشاندن حقیقت است. و همان‌طور که برشت گفته است آن کس که حقیقت را لاپوشانی می‌کند تبهکار است.
واقعیت این است که به تجربه دریافته‌ایم این لشگر درهم شکسته، با ساز و برگ عربده و توهین، تهمت و فحاشی، بی‌هدف و خود به خود به میدان نیامده‌اند. بفرموده مأموریتی را دنبال می‌کنند و با ناجوانمردی تمام بر پیکر بی‌جان استادی شلاق می‌زنند که دستش از دار دنیا کوتاه شده است. اما گلبانگ بلند آزادیخواهانه و خروش مرگ بر دیکتاتور او هم‌چنان در همه جای میهن به گوش می‌خورد.
آخوندها بنا به طینت هنرکش و ضدفرهنگی خود از موج عظیم تجلیل مردم از شجریان به‌شدت ترسیدند. وحشت تبدیل شدن این موج عظیم حمایت به یک حرکت اجتماعی باعث شد که عوامل رژیم با محاصره پیکر بیجان شجریان توسط پاسداران و یکسری مقامات ریز و درشت، پیکر استاد را با شتاب به مشهد بردند . در حالی که به‌قول اعضای خانواده‌اش پیکر او باید روی دوش میلیونی مردم تهران مشایعت می‌شد.
اجازه دهید اینجا واقعیتی را بیان کنم. شدت تألمات من از درگذشت استاد شجریان بسیار زیاد بود. تصنیف «یاد باد» او را، با آن صدای فاخر و نجیبش، در بیداد همایون که با همکاری زنده یاد مشکاتیان ارائه شده زمزمه می‌کردم که:
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
و بر این مصیبت فرهنگی به واقع ماتم گرفته بودم. در اینجا استاد محمد شمس به یاری‌ام آمد. بسیاری خاطرات مشترک گذشته را یادآوری‌ام کرد و تصمیم گرفتیم که شمه‌ای از حقایق ناگفتهٔ سالیان را برای همان خلق محبوبی که اکنون به میدان آمده و در ستایش استاد اشک می‌ریزد بیان کنیم.
در آن گفتگوها، مخاطبان اصلی من و استاد شمس مردم‌مان بودند. همان انسانهای شریف و قدرشناسی که برای از کف دادن آن بانگ آزادیخواهانه‌شان اشک میربختند و ناله سر می‌دادند.
ما دقیقاً بنا بر وظیفه اخلاقی، انسانی، فرهنگی، ملی و مبارزاتی خویش عمل کردیم تا بریک حقیقت مسلم که سالیان سال به دلایل مشخص امنیتی ناگفته مانده بود گواهی دهیم. این کار هم ادای دین به خود استاد بود و هم پاسخی به خلق محبوبمان که در حمایت از هنرمند عزیزشان به خیابان‌ها آمدند و مثل خود استاد شعار مرگ بر دیکتاتور سر می‌دادند. این بود که با امانت کافی از مناسبات دوستانه استاد با مجاهدین و اعضای مقاومت سخن گفتیم و من دو تا از کارهای مشترکی که با استاد داشتم را پخش کردم و هنوز چند اثر پخش نشده دیگر هم موجود است .

زنده‌یاد استاد شجریان، استاد شمس، دکتر طاهرزاده
پیشاپیش می‌دانستیم که برای رعایت حداکثر امانت و صداقت باید با زبان دل سخن بگوییم. و از این رو هر چه را که در قلب و جان و دلمان بود با همان زبان دل و جان بی‌پیرایه بر زبان راندیم. هم‌چنین از همان آغاز برایمان روشن بود که تیری شلیک خواهد شد و قلب پر از حقد، زهر و کین مزدوران را مجروح و به درد خواهد آورد. لذا انتظار عکس‌العمل و باران یاوه‌ها و لجن خوریهایشان را داشتیم.
میزان این عکس‌العملهای لومپنی و یاوه‌ها و تهمتهایی که حقیقتاً شایسته خود گند گاو چاله دهانها، از نوع داخلی و خارج کشوری آن بود، به‌وضوح نشان داد تیر ما درست به کانون و قلب هدف اصابت کرده است. مگر ما، یعنی من و آقای محمد شمس، چه گفته بودیم که عده‌یی معلوم الحال پاچه ورمالیده این‌چنین به فغان آمده و با عر و تیز کردن و با همان بیان سخیف و ادبیات فاسد لومپنی به این عربده‌کشیهای مضحک روی آورده‌اند؟
ما صرفاً یک گزارش ساده داده بودیم، آن هم ملاقاتها و دیدارهای استاد شجریان با خانم مریم رجوی، بانو مرضیه و نیز برخی از مسئولان مجاهدین و شورا در پاریس بود و بس!. همین و لاغیر.
اما رسم دوران ما این است که وقتی آب به لانه عقرب و رطیل‌های نظام جاری شود شیادانی که جز دهان دریدگی و تهمت، هنر دیگری ندارند به میدان فرستاده می‌شوند تا آن حقیقت را لوث کنند.
ما از ملاقات استاد شجریان با خانم مریم رجوی سخن گفته بودیم. امثال آن وکیل خود فروخته بی‌چاک و دهان نه تنها به این ملاقات برده نشدند بلکه حتی خبرش را هم از او پنهان داشتیم؛ در این ملاقات به‌خاطر این‌که استاد به ایران رفت و آمد داشت دامنهٔ حاضران بسیار محدود بود. اما کسانی از معتمدین هم در جریان بودند که به همان دلایل ترجیح می‌دهم به آنها اشاره‌ای نکنم.
البته برای همه روشن است که اگر دهها نفر دیگر هم بیایند و گواهی دهند و بر صحت گفتار ما مهر تأیید بزنند باز هم دهان هرزه گوی این فرومایگان خودفروخته بسته نخواهد شد. مزدور منفور نفوذی با شتاب در یکی دیگر از چهارشنبه بازارهای تلویزیونی به پشت دوربین آن ابله بیسواد خواهد آمد و به یاوه سرایی و چاقوکشی، تهمت پراکنی و هتاکیهای بی‌شرمانه و فرافکنانه خواهد پرداخت!
بدون کمترین تردید تمام این پروژه رذیلانه پرده‌دریها و رفتار بی‌شرمانه در «اتاق مبارزه با نفاق وزارت اطلاعات» طراحی و برنامه‌ریزی می‌شود.
به‌عنوان نمونه سایت جام نیوز (رژیم) مصاحبه ما را «ادعای وقیحانه» نامید و نوشت: «گروهک تروریستی منافقین، پس از عدم موفقیت در سوء‌استفاده از درگذشت محمدرضا شجریان برای ایجاد اغتشاش و ناامنی در کشور، حالا با توسل به تکنیک دروغ بزرگ سعی در مصادره استاد آواز ایرانی و دست و پا کردن اعتبار برای خود دارد».!
یک سایت دیگر وابسته به رژیم به نام بولتن نیوز نوشت: «سازمان تروریستی منافقین که اعتبار خود را از گذشته نیز بیشتر از دست داده است بعد از نوید افکاری این بار به سراغ محمدرضا شجریان رفتند تا با استفاده از نام او برای خود کسب مشروعیت کنند . سازمان تروریستی منافقین در چندین بخش خبری خود، مدعی شدند که استاد شجریان سال‌ها قبل به پاریس سفر کرده بود و با همشهری خود، مسعود رجوی، ارتباط نزدیکی داشت و شجریان را حامی شورای ملی مقاومت معرفی کردند».
سایت مشرق (رژیم) هم در مقاله‌ای تحت عنوان «تکنیک"دروغ بزرگ" برای مصادره شجریان» نوشت: «پس از فوت محمدرضا شجریان استاد آواز ایران خاطره گوییها برای مصادره وی از طرف افراد معلوم الحال شروع شده است و منافقین هم که هیچ آبرویی نزد مردم ندارند، با این روش به‌دنبال وجهه سازی برای خود هستند!»
جالب‌تر آن‌که من در مصاحبه‌ام تصریح کرده بودم که زنده یاد شجریان «به هیچ سازمان سیاسی و جریان سیاسی وابسته نبود یعنی رابطه تشکیلاتی با هیچ کس» نداشته و علاقه‌اش به مجاهدین ناشی از روح آزاده او بود و خودش هم به‌کرات گفته بود که اهل کار سیاسی نیست.
سایت آفتاب (رژیم) از یک مزدور علنی وزارت اطلاعات به نام مسعود خدابنده نقل می‌کند که در مصاحبه با «پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی» گفته است: «یادم هست سازمان مجاهدین خلق مدتی به‌دنبال شجریان بود تا او را جذب کند که بالاخره به زبان آمد و علنی علیه‌شان حرف زد که بگذارند و بروند». جالب است که همین مزدور که بی‌هیچ پرده‌پوشی و شرم و حیایی از وابستگی‌اش به وزارت اطلاعات حرف می‌زند، در یاوه‌های خود دست به جعل تازه‌ای زد و مدعی شد که نه یک بار بلکه سه بار! برادر مجاهد مهدی ابریشمچی را به هتل محل استقرار شجریان برده است و استاد تقاضای دیدار با او را رد کرده است.!؟
این حرف مهمل و ادعای پوچ را هم بگذارید در کنار جعل قبلی‌اش که مدعی شده بود خودش به عربستان رفته و سه کامیون طلا از عربستان سعودی برای مجاهدین به بغداد ارمغان برده است .
در حالی‌که بر کسی پوشیده نیست و اسناد آن هم موجود است که مجاهدین مطلقاً نه به عراق و نه هیچ کشور ثالثی بجز خلق قهرمان هیچگونه وابستگی مالی و غیره نداشته و اسناد فعالیت‌های انتفاعی آنها نیز در بازارهای عراق گواه این حقیقت درخشان است.
ضمنا باید روی این نکته تأکید کنیم که رژیم برای لجن مال کردن شجریان نقل قولها و حتی مصاحبه‌هایی ازقول شجریان منتشر کرد که او بارها آنها را قویاً تکذیب کرد.
دیگر مزدوران رنگارنگ رژیم هم با خشم و دهان دریدگی هیستریک، افسار پاره کرده و به فحاشی وقیحانه‌ای مبادرت ورزیدند. در این میان دیگر نیازی به پرداختن به مزدوران خردهپا و آبروباخته‌ای از قبیل حامد صرافپور، زهرا معینی، عفت اقبال، بخشعلی و... نیست. شاید همین اندازه اشاره به این موجودات هزل هم زاید باشد.
البته وزارت اطلاعات و برنامه‌ریزان کارکشتهٔ آن به‌خوبی به بی‌اعتباری این قبیل مزدوران و مهره‌های سوخته واقفند و می‌دانند که هیچکس برای مهملات و اراجیف سخیف آنها که از دور هم خارج شده‌اند پشیزی ارزش قائل نیست.
وزارت اطلاعات در یک اقدام هماهنگ دیگر، فرمان به میدان آمدن رسته دیگری از مزدوران با رنگ و لعاب و نقابهای متفاوتی را صادر کرد. از میان آنها باید به مسعود بهنود، روزنامه‌نگار ساواکی - وزارتی لندن نشین اشاره کرد. خودفروخته بدنامی که نشان غلامی از هر دو رژیم بر پیشانی سیاهش نقش بسته است.
مسعود بهنود با فرومایگی تمام در پیام توئیتری خود چنین نوشت: «خبر دیدار محمدرضا شجریان با مریم در پاریس و در زمانی که مرضیه هم زنده بود و حالا نیست که تکذیب کند، جعل کثیفی است که با شناخت هیچ‌یک از یاران و نزدیکان او نمی‌خواند. این خبرسازیها فقط نشان از ورشکستگی و بی‌اعتباری مجاهدین دارد. شجریان با مردم بود نه با دشمنان مردم».
با یک مقایسه ساده بین ادبیات استفاده شده و محتوای ددمنشانه‌ای که سردمداران رژیم در مطبوعات خود در این باره ابراز کرده و آنچه که این حقیر ساواکی - اطلاعاتی، بر قلم ننگینش آورده و تغوط کرده به‌خوبی به دستورالعمل و سناریوی مشترک و آموزشی وزارت طلاعات پی خواهیم برد. البته هر آن کس که با متدهای ساواک و وزارت اطلاعات اندک آشنایی داشته باشد به‌خوبی می‌داند که وقتی موجودی دنی همانند بهنود حرف از مردم و دشمنان مردم می‌زند مقصودش چه کسانی است.!
اطلاعات آخوندی به موازات بهنود یک باند منحط اطلاعاتی را به سردمداری یک مهره نفوذی رسوا شده به میدان فرستاد، مصداقی نفوذی چاقوکش و سینه چاک وزارت، بعد از توجیه از سوی اربابانش در وزارت بدنام، حاضر یراق و شتابان برای انجام مأموریت محوله، به میدان امدادرسانی به وزارت خبیثه شتافت.
این لمپن مزدور نفوذی با دهان متعفن و کثیفش و با همان ادبیات هزل و پستی که از ذهن علیلش نشأت می‌گیرد، به سیاق همیشگی، به‌طور افسار گسیخته ودیوانه‌وار به فحاشی و هتک حرمت به اعضای مقاومت مبادرت کرد و با همان سناریوی تکراری وزارتی به تکذیب سخنان ما پرداخت. بعد هم چاک دهان عفن و آلوده خود را مثل همیشه گشود و گذشته از من و استاد شمس، دیگر اعضای شورا را از هرآن چه که لایق خود و تبار گرگ صفت، فاسد، هرزه و تبهکارش است بی نصیب نگذاشت. .
او پیش‌تر هم‌چون حیوان درنده و خونخواری که از قفس گریخته باشد، در لباس دادستان، آن هم از جنس مدعی العموم های آدم خوار رژیمی، از جلادانی چون قاضی صلواتی‌های رژیم تقاضای ۹بار اعدام برای مسئول شورا را کرد و گفت: «از ۶۴تا الآن ۳۵سال می‌گذره مسئول این‌که نرفتیم ایران، پشت خط موندیم خط جلو نرفته دیگه کیه؟ نبایستی پس به‌خاطر این ۳۵سال، ۹دفعه مسعود رجوی رو اعدامش کنیم؟ ... » (میهن تی.وی ۵ شهریور ۹۹)
تقاضای ۹بار اعدام برای مسعود رجوی رهبر پاکباز مقاومت ایران از سوی این مزدور نفوذی مفلوک، دقیقاً حاکی از عمق کینه سبعانه او به مجاهدین و رهبری آنها دارد. این موجود حقیر و مالیخولیایی نارسیست، در این کینه‌توزی بی‌حد و مرز به مقاومت گوی سبقت را از اربابان جلادش هم‌چون لاجوردی هم ربوده است.
آیا جای تعجب دارد که چنین فرد سفله، سفاک و درنده‌ای، انسانهای ارزشمند و شریفی مانند دکتر منوچهر هزارخانی را مورد رذیلانه‌ترین حملات وقیحانه خویش قرار دهد و ناجوانمردانه این روشنفکر بزرگوار میهنمان را که تنها گناهش ایستادگی شرافتمندانه بر مواضع خویش در مقاومت و حمایت از مجاهدین در جنگ تمام‌عیار با رژیم بوده «مزدور»بنامد؟ و بی‌شرمانه بگوید: «هزارخانی امروز که روشنفکر و نویسنده و فلان که نیستش یک مزدور تمام عیاره، یک جیره‌خوار تمام عیاره، یک آشغال تمام عیاره، که در قبال پول وجدان خودش رو می‌فروشه» بعد هم اضافه می‌کند: «همه آنهایی که در این محدوده امروز هستند در محدوده فرقه رجوی یک مشت تفاله اند»، ناگفته پیدا است کسی که دکتر هزارخانی را با همه سوابق مبارزاتی درخشان و افتخار آمیزش که حتی مخالفانش هم بر آن مقر و بدان اذعان می‌کنند، با فرافکنی مزدور بخواند، بدون تردید خود یک مزدور پلید و هرزه و فاسد به تمام معنا است.
قابل ذکر این‌که تاکنون حتی پاسداران رژیم هم به خود اجازه نداده‌اند که این قبیل اتهامات را به دکتر هزارخانی عزیز مان وارد کنند! حال همین خود دلیل روشنی مبنی بر عمق انحطاط فکری، روحی و روانی و میزان توصیف‌ناپذیر کینه حیوانی این نفوذی هار می‌باشد .
در اینجا مایلم چنین نتیجه بگیرم که با این حساب وضعیت و موقعیت من و استاد شمس از پیش مشخص و روشن است. لازم به تأکید است که همرزم و همکار دیرینه عزیزم استاد محمد شمس و من هم که مورد هتاکی رذیلانه این نفوذی آبروباخته و تمام‌سوز شده قرار گرفته‌ایم، به‌خوبی به وجوه مختلف ارزش و اهمیت این اقدام خویش واقف و بدان عمیقاً مفتخریم . استاد شمس و من اگر دست به انتشار یک سری حقایق مسلم تاریخی در مورد استاد شجریان بزرگوار زدیم فقط و فقط به وظیفه اخلاقی و انسانی و مبارزانی و میهنی خود در قبال ظلم و جور بی‌شرمانه‌ای که رژیم در حیات و ممات استاد بر او روا داشته بود عمل کردیم، طبعاً این وظیفه وجدانی ما بود.
جالب اینجاست که در میانهٔ جنگ ما با وزارت اطلاعات علیا مخدری که خودش را برای منافع مالی و ارث و میراث خانواده به وزارت بدنام آلوده کرده به جناب شمس خرده می‌گیرد و ابلهانه تلاش می‌کند تا ملاقات خانم مرضیه با استاد شجریان را تکذیب کند! آخر باید به ‌او گفت که سرکار علیه آن موقع که اصلاً اروپا نبودی و در ایران تشریف داشتی! ضمن این‌که خانم مرضیه با آن قدرت درایت و فرزانگی مختص خودش، هرگز بسیاری مطالب مهم منجمله همین دیدار را به آدم‌های نامطمئن، هر کس که می‌خواهد باشد و هر نسبتی که با خودش داشته باشد، در میان نمی‌گذاشت . لطفاً اجازه دهید تا در این مورد به همین بسنده کنم وگرنه مثنوی هفتاد من خواهد شد. ضمنا برخلاف تصور نفوذی تمام سوخته، خواهر مجاهد گرانقدرمان خانم بدری پورطباخ در جریان اقامت چند روزه آقای شجریان در فرانسه از موضع دبیرخانه شورا برای رتق و فتق امور و تنظیم دیدارها شرکت داشته و حضورش در ملاقات خانم مرضیه با آقای شجریان ربطی به مسئولیت ایشان در رابطه با خانم مرضیه نداشت. خانم پورطباخ، مسئولیت خطیر و سنگین کلیه امور مربوط به خانم مرضیه را سال‌ها بعد و به‌دنبال جنگ آمریکا با عراق و پس از بازگشت خانم مرضیه از عراق به پاریس عهده‌دار شد و تا واپسین دم حیات بانو مرضیه با تمام وجود به آن اقدام کرد.
برگردیم به ادامه ماجرا: اما رسوایی به همین جا خاتمه نیافت. سعید بهبهانی، سفره‌انداز بی‌سواد و ابله «بی وطن تی.وی» برای داغ کردن بیشتر تنور مربوطه، یک عنصر بریده از شورای ملی مقاومت را به آشپزخانه خویش آورد . محمدرضا روحانی که از قدیم الأیام به پوشال بافی، مبالغه گویی، چاپلوسی و حرف مفت و بی‌اساس زدن معروف بود، در برنامه از پیش تعیین شده‌اش با حالتی عصبی و هراسناک، «غیرنرمال» و لجام‌گسیخته به صحنه کیچن تی وی آمد و بی‌اختیار بند را آب داد و اعتراف کرد که استاد شجریان به پاریس آمده بود! اما!... . برای ملاقات با کریم قصیم!؟ چه دروغی مضحک و آشکاری؟.
بهر حال، چنین به‌نظر می‌رسد که مزدور نفوذی از فرط سراسیمگی فرصتی پیدا نکرده بود تا از قبل وکیل خود فروخته را برای یاوه سرایی در آن برنامه رسوا توجیه مکفی کند. بنابراین اظهارات روحانی در قالب توجیهات و حرفهای بلاهت بارش، تمام تلاشهای مذبوحانه رژیم و مزدورانش را برای تکذیب سفر استاد شجریان به پاریس برای دیدار افراد مقاومت کاملاً خنثی و نقش بر آب کرد. البته سزاوار است که به‌خاطر این دسته گل به آب دادن و اعتراف ناخواسته از ایشان قدردانی شایانی به‌عمل آید که با بیانات فاخر! خود و از سر تعجیل و از فرط استیصال بر صحت گفتار ما مهر تأیید زده است.
مضحک‌تر این‌که ۷سال بعد از این‌که شورا از لوث وجودش پاکیزه شده، او در این مصاحبه با بلاهتی مضحک، مدعی من هم گشته که چرا اسرار درون شورا (بخوانید سفر زنده یاد شجریان به پاریس و ملاقاتهای ایشان) را افشا کرده‌ام!؟ قابل ذکر این‌که ما همان زمان هم که ایشان در شورا بودند از بابت دهان‌لقیها و بی‌مرزیهایش، بسیاری خبرها را به ایشان نمی‌گفتیم. روحانی با صراحت به مسافرت استاد به پاریس اذعان کرده و می‌گوید که شجریان را برای ملاقات با قصیم از آلمان به پاریس آورده بودیم! تازه قصیمی که خودش مقیم آلمان است باید به پاریس بیاید تا شجریان را که از آلمان برای دیدنش به پاریس رفته ملاقات کند!؟ واقعاً زهی بلاهت و بی‌شرمی!
به هرحال رژیم برای مقابله با ما، سه عنصر خود فروخته خود را به‌صورتی دستپاچه فعال کرد و به صحنه آورد. عنصر اول مزدور ایرج مصداقی بود که در سناریوی وزارتی قرار بر این بود با مزدوران دیگر نقش چاقوکش دهان دریدهٔ سر بازارچه وزارت اطلاعات را بازی کند. دیگر بر کسی پوشیده نیست که نامبرده یک دژخیم نفوذی وحشی و پلشتی است که بعد از بیانیه ۱۴۰۴ زندانی سیاسی و افشاگری آقای فریدون ژورک، به‌مثابه کسی که از همان سال۱۳۶۰ و با دستیاری و کتاب و گزارش نویسی برای لاجوردی جلاد تا قتل‌عام اشرف در سال۱۳۹۲ در خون مجاهدین به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم دست داشته است. بدون شک این مزدور نفوذی باید در کنار همکار خویش، سردژخیم حمید نوری و برای جنایات بی‌شمارش محاکمه و مجازات شود.
مهره دوم، مزدور بدنام و فرو مایه مسعود خدابنده است که در تقسیم کار از سوی وزارت بدنام، مسئولیت تولید دروغهای گوبلزی (آخوندی) به این فرد معلوم الحال محول شده بود. او همان کسی است که شخصاً به همدستی با مالکی جنایتکار و قاتل در کشتار مجاهدین اقرار می‌کند . سومین مهره همان مسعود بهنود است که در بالا بدان پرداختیم . اینها به اضافه تعدادی از رسانه‌های وزارت اطلاعات از بولتن نیوز و مشرق‌نیوز و... به میدان تاختند تا به‌زعم خویش به نفی کامل روابط مقاومت با استاد شجریان اقدام کنند. آنها بر آن شدند تا به این ترتیب غافلگیری خویش را از اعلام رابطه مقاومت با شجریان به این شکل مفتضحانه جبران کنند. یک علیا مخدره هم به‌عنوان سس غذای این آشپزخانه مربوطه وارد شد تا به‌طرز احمقانه‌ای دیدار شجریان و مرضیه، این دو اسطوره آواز را از بیخ و بن و به سبک وزارت بدنام تکذیب کند!
هم میهنان عزیز به یاد دارند که به‌دنبال درگذشت هنرمند مبارز و ارزنده مقاومت خانم مرجان، وزارت اطلاعات با انتشار یک شماره نشریه مجاهد جعلی درصدد برآمد تا با کمک برخی از هنرمندنمایان خودفروخته، هنرمندان میهن را در تقابل با مقاومت قرار دهد، که البته با شکست بسیار فضاحت‌باری روبه‌رو شد. ولی این بار با استفاده از تجربه شکست‌خورده قبلی دست به آن حرکت ابلهانه نزد اما حماقت بسا بزرگتر دیگری را مرتکب شد.
حرکتی بس ابلهانه و از سر استیصال که نشان داد که این رژیم پابگور تا چه حد در غرقاب و منجلاب درماندگی دست و پا می‌زند. برای هرکس که دستی در آتش مبارزه با این رژیم داشته باشد کاملاً روشن و قابل فهم است که این قبیل عکس‌العملهای هیستریک رژیم از روی بن‌بست و درماندگی و ذلت است.
راستی باید این نکته را نیز روشن ساخت که چرا باز گفتن یک خاطره ارزشمند مشخص از یک واقعیت محض تاریخی و آن هم مربوط به بیست و پنج سال پیش، این‌چنین رژیم را از کوره بدر آورده و لشگریان مفلوک زاغ و زغنش را بسیج کرده و به آوردگاه گسیل کرده است؟!
بایداین نکته بدیهی را هم اضافه کنم که خانم مریم رجوی به‌دلیل جایگاهی که در این مقاومت داشته و دارند همواره ملاقاتهایی داشته و دارند که به دلایل مشخص و روشن هیچ لزومی برای انتشار آنها وجود ندارد. از جمله باید به مجموعه ملاقاتهای تاریخی ایشان با یهودی منوهین از بزرگ‌ترین مشاهیر عالم موسیقی کلاسیک و خصوصاً ویولون اشاره کنم. اولین دیدار خانم رجوی در محل اقامت لرد منوهین در پاریس بود که اتفاقاً با اسکورت رسمی پلیس‌های فرانسه همراه بود که بنده و خانم مرضیه هم افتخار حضور داشتیم. دیدار بعدی خانم مریم رجوی با یهودی منوهین بزرگ در محل اقامت ایشان در شهر اورسوراواز برگزار شد. یهودی منوهین به همراه هیأتی از بنیاد خودشان به آنجا تشریف آوردند و مورد استقبال گرم مجاهدین مستقر و خود خانم رجوی قرار گرفتند. طبعاً از این ملاقات علنی فیلمبرداری هم به‌عمل آمد .
با این‌که یهودی منوهین هیچ مشکلی برای پخش خبر و فیلمهای این ملاقاتها نداشت، اما مقاومت برای این‌که مبادا لرد منوهین از سوی رژیم و مزدورانش تحت فشار قرار بگیرد از پخش آن صرفنظر کرد. .
لرد منوهین هم‌چنین در جریان سفر خانم رجوی به انگلستان، ایشان را به جلسه بزرگداشت و کنسرتی که در حضور دولتمردان آمریکایی و اروپایی به افتخار جشن هشتاد سالگی لرد منوهین در دانشگاه کمبریج برگزار شده بود، دعوت کرد . این اسطوره فراموشی ناپذیر هنر و انسانیت که علاوه بر هنر بی‌نظیرش، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مفاخر برجسته عالم انسانیت در قرن بیستم شناخته می‌شود، در سخنرانی خویش در مورد آینده بشریت و نقش زنان در پروسه تکامل جوامع بشری ضمن معرفی جامعی از خانم رجوی به میهمانان تأکید نمود که آینده ایران را این بانوی بزرگوار رقم خواهد زد.
ولی مقاومت ایران خبر و گزارش و فیلمی را از این جلسه منتشر نکرد، تنها پس از درگذشت این استاد بی‌همتا بود که گزارشی از این دیدارها در سیمای آزادی به‌اطلاع هم میهنانمان رسید. دیدارها و ملاقاتهای بسیار ارزشمندی که من این شانس و افتخار را داشتم در جریان بسیاری از آنها باشم.
در مورد ملاقات خانم رجوی با استاد شجریان باید در نظر داشت که با توجه به رفت و آمدهای استاد به ایران و تهدیدات مسلم و آشکار امنیتی که از سوی حاکمیت هنرکش آخوندها متوجه زنده یاد شجریان بود، ما به‌دلیل ارزش والایی که برای ایشان به‌عنوان یک گنجینه ملی قائل بودیم، حاضر به پذیرش هیچگونه ریسکی در این مورد نبودیم. پس این بسیار طبیعی و بدیهی است که هیچ عکس و فیلمی از این ملاقات وجود نداشته باشد. حتی من سال‌های بعد هم که به‌دیدار استاد میرفتم شخصاً برای جلوگیری از هر نوع امکان ضربه خوردن امنیتی ایشان از هر گونه عکس گرفتن با استاد پرهیز می‌کردم . این همه دقت و توجه مقاومت در این امر برای شجریان عزیز هم قابل درک و هم ستودنی بود. ضمن این‌که حوادث سالهای بعد و حمله ۱۷ژوئن به اور در سال۲۰۰۳ و به غارت بردن همه مدارک و اسناد مقاومت و نقش فعال رژیم در این پرونده کاملاً نشان داد که این ملاحظه تا چه اندازه درست و منطقی بوده است.
در اینجا حیف است که به دو نکته دیگر اشاره نکنم. اول این‌که در آن ایام چند روزه اقامت در پاریس، استاد شجریان به ملاقات با مادر عزیز رضایی، که عزیزترین ماست، رفت. استاد با خضوع و فروتنی همیشگی خود آن چنان تحت تأثیر شخصیت والای عزیز قرار گرفته بود که به اصرار می‌خواست دستش را ببوسد. به هر روی، در پی درگذشت استاد و بعد از مصاحبه با سیمای آزادی، توفیق زیارت عزیز را پیدا کردم. عزیز از تواضع استاد و رفتار محبت آمیزش یاد کرد و من و استاد شمس را مورد محبت خود قرار داد و به من فرمودند چقدر خوب شد که شما این اسرار را که در نهانخانه دل و صندوقچه امانتهای سازمان حفظ کرده بودید گفتید و چه آتشی به جان رژیم و مزدورانش انداختید!
نکته دوم در مورد زنده یاد مجاهد صدیق محمد سیدی کاشانی معروف به «بابا» است. مجاهد والامقامی که عمری را با مدیریت دلسوزانه‌اش در راه بسط فرهنگ و موسیقی در مجاهدین سپری کرد و خدمات ارزنده‌اش برای ارتقای درک و بینش و کیفیت موسیقی فاخر در مقاومت فراموش ناشدنی است. بابا در نهاد ترانه و سرود سازمان آرشیو مخصوصی داشت و برای نهادهای مختلف سازمان ترانه‌ها و آوازهای اصیل موسیقی ایرانی را ضبط و تکثیر می‌کرد و می‌فرستاد. در این میان آثار استاد شجریان جای ویژه‌یی داشت. هنوز چندین نوار کاست قدیمی که بابا با ذوق سلیم خویش بشکل گلچینی از بهترین ترانه‌های خوانندگان به‌نام از جمله بنان، مرضیه، قوامی، شجریان، خوانساری و بسیاری دیگر تهیه کرده بود را در آرشیو شخصیم بیاد ایشان حفظ کرده‌ام. بادش گرامی
با این شعر ار حافظ که شجریان عزیز در اولین دیدارمان بعد از سال‌ها در سال۱۳۶۶ و با صدای بی‌مانندش خواند به پایان می‌برم:
روندگان طریقت ره بلا سپرند
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز

  • قبلی
  • بعدی
  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Pinterest

چه باید کرد؟

 چه باید کرد؟ آنچه در سراوان رخ داد و هنوز ادامه دارد، از یک همه‌جانبه‌گیِ تضاد ملی و میهنی با دیکتاتوری ولایت فقیهی سخن می‌گوید. مسأله این است که تأمین آب و نان در این مملکت اشغال شده، بهای مرگ می‌طلبد. معنی خیلی ساده‌اش این می‌شود که یا مرگ یا همین که هست! این تنها…

پوران نجفی، دوستی به زلالی آب چشمه‌های شمال

گاهی در زندگی با کسی برخورد می‌کنی که هرگز نمی‌توانی فراموشش کنی. دوستی که بتوان در سخت‌ترین شرایط رویش تکیه کرد، فکر نمی‌کنم زیاد باشند. دوستی که فرسنگها فاصله جغرافیایی و سال‌ها فاصله زمانی روی محبت و صفای دوستانه‌اش خدشه‌ای وارد نکند و هر بار که او را ببینی همان گرما و صداقت روزهای اول…

شریک دزد و رفیق قافله! - مینا انتظاری

در جریان محاکمه و دادگاه تاریخی دیپلمات تروریست رژیم، یعنی اسدالله اسدی و شرکا! خیلی چیزها روشن شد و خیلی دستها بیشتر رو شد. خوشبختانه اکثریت عظیمی از هموطنان تبعیدی و فعالان سیاسی اپوزیسیون نسبت به این رویداد بی‌سابقه موضع‌گیری خوبی کردند ولی برخی هم شرمگینانه یا تنگ‌نظرانه خودشان را به کوچه علی چپ زدند.…

کمیت لنگ وزارت در جدال با محبوبیت سرهنگ

سرهنگ بهزاد معزی، دو بار با دو پرواز غافلگیرانه، نقشی تعیین‌کننده در تاریخچهٔ انقلاب نوین ایران دارد. در نخستین پرواز، امانت خلق و میهن، مسعود رجوی را از قلب یک پایگاه شکاری در تهران به مقصد پاریس رساند و بخشی از افتخارات این مقاومت شد؛ بخشی از رنج‌ها و خونهایی که نثار شدند تا دست…

بیاد فرمانده و استاد عزیزم سرهنگ بهزاد معزی

این قصه‌ای کوتاه به درازای ۵۰سال است که می‌نویسم، نه ادیب هستم و نه نویسنده فقط حرف دل است و امیدوارم بر دل نشیند. چند کلمه‌ای درباره فرمانده و استاد عزیزم بهزاد معزی، کسی که راه آسمان را برایم گشود و به‌من آموخت آنچه را که می‌دانست و تجربه کرده بود بدون تکبر و با…

سوزش سپاه از مشت محکم همیاران بر دهان نظام

اطلاعات سپاه در سایتی به‌نام «بولتن نیوز!» که برای دلداری دادن پاسداران و بسیجی‌های لرزان و هراسان سر هم کرده است، تلاش‌های مفتضح و رسوایی می‌کند. در عین‌حال به‌نظر می‌آید اولین کاربرد این سایت آموزش و تمرین و دروغ‌گویی و داستان پردازیهای تخیلی به ساندیس‌خواران ولایت‌معاش است؛ البته یکی دیگر از «فواید!» این سایت دریافت…

چهار روزی که ایران را تکان داد

حالا از قلهٔ غروب آخرین روز ماه دی، به بامداد و ظهر و عصر چهار روزی چشم می‌دوزیم که روزهایی استثنایی بودند. روزهای کم‌نظیر در عمر یک کشور که مردمانش از زنجیرها و دیوارهای زندگی کنده می‌شدند و هوای تنفس مشترک، یکرنگی و عشق با تمام سادگی و زلال بودنش بود. چهار روز بذرافشانی ۲۶…

«از صدای سخن عشق»

ــ «سرهنگ از خودش عشق به‌جا گذاشت». ــ سرگرد حسین اسکندریان ــ «از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌تر یادگاری که در این گنبد دوار بماند» ــ حافظ ــ «گریه بدم، خنده شدم مرده بدم، زنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم» ــ مولوی اشاره‌ای به سابقهٔ طولانی یک پرسش و پاسخ دغدغه‌های…

طنین تولدی نو

«ردایی که «زندگی در دروغ» به تن دارد، از جنس شگفت‌انگیزی است. تا زمانی که جامعه را می‌پوشاند، گویی از جنس فولاد است. اما به‌محض آن‌که کسی در جایی از آن، سوراخی پدید آورد، به‌محض این‌که تنها یک بازیگر، قواعد بازی را زیر پا گذاشت و بازی را هم‌چون یک بازی برملا و رسوا کرد،…

سیمای آزادی، تلویزیونی بر روی فرکانس اعتماد

تقدیم به بیست و پنجمین گلریزان همیاری با سیمای آزادی سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران، تنها تلویزیون سراسری مقاومت ایران است که از طریق ماهواره، وظیفهٔ شکافتن سانسور، اطلاع‌رسانی به مهین اسیر و انعکاس فعالیت کانون‌های شورشی را به عهده دارد. این وظیفهٔ خطیر با آغاز قیام مسلحانهٔ سراسری در ۳۰خرداد۶۰ به عهدهٔ رادیو صدای…

در همیاری با سیمای آزادی چه گذشت؟

همیاری چیست؟ برنامه سالانهٔ همیاری با سیمای آزادی را باید سرفصلی از همبستگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم‌میهنان با کانون مقاومت و نیز با خودشان و دیگران دانست. در برنامه‌های همیاری اگر چه کمک‌رسانی مادی و مالی برای گذران امورات صدای اصلی مقاومت صورت می‌گیرد، اما فراتر از آن، این صدا و ندا، نجوا و…

عطش آزادیخواهی و ظهور نسل‌های اختناق‌شکن

دیکتاتوریها و تربیت سوژه‌های بهنجار یکی از ستون‌نویس‌های روزنامه حکومتی مستقل مطلبی نوشته است با تیتر «قدرت در آینده در دست چه کسانی است» ؟ در این نوشتار او با استناد و فاکت‌آوری از کتاب «مراقبت و تنبیه» میشل فوکو، متفکر فرانسوی به تربیت «سوژه‌های بهنجار»، در ساختارهایی مانند «کلیسا، مدرسه، زندان، بیمارستان، رادیو، تلویزیون…

استراتژی شرافتمند و میهن‌پرستانه براندازی

«هدف (مجاهدین) روشن است. آنها از هر چالشی می‌خواهند یک بحران اجتماعی خلق کنند. می‌خواهند با سیاست «فیزیکال وارفیر» (جنگ روانی نهادینه) واکسن را که یک مطالبهٔ به‌حق اجتماعی است، تبدیل به چاشنی انفجاری اغتشاشات کنند تا از رهاورد آن، استراتژی شوم و ضدایرانی خود (براندازی) را پیش ببرند» (مستقل. ۲۱دی۹۹). *** اعتراف به یک…

توفان در قله خشم‌های برافروخته

تذکاری از قیام دانشجویان در روزهای هفتهٔ سوم دی‌۹۸ یک سال از قیام دانشجویان آزاده‌ٔ میهنمان در روزهای ۲۱تا۲۴ دی۹۸ گذشت. این حماسهٔ افتخارمند نشان داد که قیام آبان زنده و ملتهب در رگان جامعهٔ انفجاری ایران حضور دارد. نه تنها حضور دارد بلکه مانند گدازه‌های آتشفشان، در زیر پوست خیابان‌ها لحظه‌ٔ فواره زدن و…

سرنوشت عبرت‌آموز «حزب تودۀ ایران» - عبدالعلی معصومی

«راه توده»، شمارۀ ۷۶۴، ۵آذر ۱۳۹۹، در مقالۀ«مخالفت حزب تودۀ ایران با اعدام مجاهدین خلق»ادّعا می‌کند که«دربارۀ حوادث آغاز دهۀ خونین ۶۰، قضاوتهای بی‌سند و مدرک زیاد می‌شود، به‌ویژه دربارۀ اقدام رهبری سازمان مجاهدین خلق برای اعلام جنگ مسلّحانه و موج ترورها و انفجارها و اعدامها.ما می‌گوییم اسناد حزب تودۀ ایران بهترین سند و مدرک…

«برادر همهٔ گنجشکان» - در رفتن حمید اسدیان

کاروان حمید رفت از پیش... . . همیشه زیر تأثیر این جملهٔ عین القضات همدانی بودم که: «هر کاتب که نه دل بوُد بی‌خبر است و هر مکتوب‌ الیه که نه دل است هم‌چنین». و در میان شاعران و نویسندگان دنبال آن گونه کاتب می‌گشتم که «دل» باشد. اکنون که برادر بزرگوارم حمید اسدیان رفته…

سخنی با حمید عزیزم - مهدی خدایی‌صفت

 سخنی با حمید عزیزم - مهدی خدایی‌صفت یار دیرین در سفر آخرین سرانحام در دیدار معشوق اعلا سبقت گرفت و پرکشید و هیچ نگفت که درد جانسوز فراقش را چگونه گذران کنم؟! تا پاسی از برنامه سیما هنوز نمی‌خواستم باور کنم که حمید عزیزم دیگر در میان ما نیست. از اولین حلقه‌های خطیر بیماری بیمناکش…

سفرت به‌خیر، اما...دل عالمی بسوزی - در ستایش حمید اسدیان

«به گریز باد گفتم: سفرت به‌خیر! گفتا: من و این سرای دلتنگ من و عالمی جدایی». در بهت ناگهان حمید اسدیان مجاهد و مبارزی والامقام، شاعری با انبوه استعاره‌های فلسفی، قصه‌نویسی با درآمیختن رئالیسم و سوررئالیسم، نمایشنامه‌نویسی مکاشفه‌گر در شناساندن زندان و زندانی در عهد ایلغار قتل‌عام‌گر و نویسنده‌یی متعهد به آرمان آزادی، در بهت…

در جاودانگی مجاهد کبیر، روشنفکر مبارز و انقلابی فروتن حمید اسدیان ـ حمیدرضا طاهرزاده

در جاودانگی مجاهد کبیر، روشنفکر مبارز، انقلابی فروتن و اختر فروزان و پرفروغ آسمان شعر و ادبیات مقاومت، حمید اسدیان زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ای است که در آسمان گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت «حافظ» خبر کوتاه بود…

در سوگ دوست نازنینم؛ حمید اسدیان - جمشید پیمان

به "سادگی" آراسته بود، دلش از عشق سرشار بود، در جانش پرنده‌ٔ آزادی پرواز می‌کرد. سینه‌اش از پیکار با پلشتی و پلشت‌های روزگار می‌جوشید. آرزویش رهایی ایران بود و سرمایه‌اش جان پرمایه‌اش بود. او مجاهد خلق بود! او حمید اسدیان بود: مجاهد ماند و مجاهد مُرد، آن‌گونه که دلش می‌خواست و آرزویش بود! به راستی…

۱۶آذر؛ گرامی‌داشت بیداری ایران‌زمین

«دلم از این همه نابخردی‌ها سخت آشوب است. من از پوسیدن و ماندن در این مرداب کرم‌آلود بیزارم. کجا رفتند عاشق‌های جان برکف؟ به خون پاک‌شان سوگند من از نامردمی‌ها سخت بیمارم». (بخشی از شعر «چرا؟»، سرودهٔ زنده‌یاد دکتر محمد ملکی) چنین بوده است زندگی دانشجو و دانشگاه ایران و به‌پای دارندگان جنبش دانشجویی در…

از «سه قطره خون» تا کهکشانی از تنفس یاس

به نیروی خلاق علم و هنر درخشان نما زندگی گسل با فشرده صف اتحاد قیود عقب‌ماندگی برپا خیز با هم آمیز علم و زندگی را ای جوان! دانشجو! با نور علم روشن کن راه صلح جهان شده خاک ایران ما غرق خون به دست جنایت‌گران به نیروی دانش کنیم سرنگون بناهای غارتگران بر پا خیز...…

در سوگ یک پهلوان میدان مبارزه برای آزادی و عشق و انسانیت – مهین مشکین‌فام و مسلم اسکندر فیلابی

هم میهنان عزیز و مبارز! امروز ایران‌زمین سوگوار یکی از پهلوانان میدان مبارزه برای آزادی و عشق و انسانیت است. استاد بزرگوار دکتر محمد ملکی از پیروان صدیق و پاکباز پیشوای فراموشی ناپذیر مردم ایران دکتر محمد مصدق، با کوله باری از مبارزه سرسختانه و تحمل رنج و شکنجه در سیاه‌چال‌های حکومت پلید آخوندی به…

به یاد دکتر محمد ملکی... سلام مرا به آن «عزیز» برسان – محمد اقبال

با لهجه خاص تهرانی یا بهتر بگویم شمیرانی‌اش و با شوخ طبعی و بذله گوییهای فراوان او را برای اولین بار در مسجد هدایت دیدم. اواخر دهه چهل شمسی و سپس هرازگاهی در برخی مناسبات تا دوران تحصن دانشگاه تهران در سال۱۳۵۷ که توسط او و چند تن از استادان انقلابی سازمان داده می‌شد و…

دادگاه بلژیک؛ اصالت یک پایداری، حقانیت یک روشنگری #ShutDownIranTerrorEmbassies

آنچه روز ۲۷نوامبر / ۷آذر در دادگاه آنتورپ در بلژیک روی داد، یک بدعت حقوقی و سیاسی بود. این اولین بار است که یک تروریست رسمی دولتی در یک دادگاه خارج از کشور خودش محاکمه می‌شود. نفس برگزاری چنین دادگاهی جدای از نتایج و رأی و حکم نهایی، نشان از آن دارد که رژیم آخوندها…

توجه داشته باشیم که...

اوضاع و احوال این روزهای ایران چند ویژگی را با هم دارند؛ از یک‌طرف استاندارد زندگی دارد با شتاب سقوط می‌کند، از طرفی شاهد هوشیاری ملی نسبت به تعیین سرنوشت ایران در قبال اشغالگری آخوندی هستیم. این هوشیاری را در شبکه‌های مجازی بیش‌از‌پیش شاهدیم؛ شبکه‌هایی که وزن و جایگاه و اثرگذاری مهمی در زندگی سیاسی…

من شما را کجا دیده‌ام؟

«از طوفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به طوفان پا نهادی. معنی طوفان همین است». (هوراکی موراکامی، جامعه‌شناس ژاپنی) *** گذار از گذشته به آینده را می‌توان به عبور یک جامعه از طوفان تحولی اجتماعی تشبیه نمود. آن‌گونه که از پس این عبور، وقتی غبارها می‌نشینند، چهره‌ها را باید دوباره به‌یاد آورد.…

شر و خیر در ایران امروز

سوزان نایمن در کتاب «شر در اندیشهٔ نوین» می‌گوید: «فیلسوفان پیشامدرن دربارهٔ سرشت چیزها، کیهان، انسان و طبیعت می‌اندیشیدند ولی فیلسوفان مدرن، از دکارت و کانت تا دیگران، در توانایی ما برای فهم سرشت چیزها تردیدکردند» . نایمن اضافه می‌کند که: «تردید فیلسوفان در امکان واقعیت نداشتن، یا واقعیت نما بودن پدیده‌ها نبود، بلکه از…

آبانی دیگر در کمین قاتلان آبان

خون است و ماندگار دیرگاهی از انکار خون جان‌باختگان در کشتار نیزارهای ماهشهر با دوشکا و نفربر نگذشته بود که غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان در پاسخ به سؤالی در مورد این کشتار، کل واقعه را جعلی خواند و گفت: «ما اصلاً ماجرای نیزارها نداشتیم»! بیت العنکبوت خامنه‌ای نیز در پاسخ به شکایت یکی از خانواده‌های…

پیام‌های خجسته سه روز گرامی‌داشت قیام آبان ۹۸

در سه روز گذشته که روزهای گرامیداشت نخستین سالگرد قیام آبان ۹۸ بود، شاهد بیشترین حضور ایرانیان برای برگزاری این گرامی‌داشت بودیم. شبکه‌های مجازی و صفحات اینترنتی بسان رودی پر خروش از میلیون‌ها یادداشت، عکس، فیلم، نقد و تحلیل، گفت‌وگو، گزارش، موسیقی، شعر و ارائهٔ رأی و نظر پیرامون قیام آبان ۹۸ بود. در روز…

درنگ در نخستین سالی که هر روزش آبانیم

«ما ۳۶۵روز است که هر روز آبانیم». این عبارت در شبکه‌های اجتماعی بسیار گردیده و با خوانندگانش پیوندها یافته و پیامی را چون رازی عاشقانه بین ایران و ایرانیان ساطع و ترویج نموده است. تضمین استمرار پیام و آرمان قیام آبان۹۸ را همین عبارت کافی‌ست. این عبارت گویای این واقعیت مسلم است که این قیام…

ویژگی‌های قیام همیشه زندهٔ آبان

قیام آبان ۹۸ از شامگاه ۲۴آبان ۹۸ شروع شد و هنوز هم شعله‌ور است. همان آبانی که شعله‌هایش به‌یکباره بیش از ۲۰۰شهر را در ۲۹استان کشور فراگرفت و به فریاد خاموشی‌ناپذیر مردم ایران علیه استبداد مذهبی تبدیل شد. همان آبانی که نه به جناح‌های درون رژیم ربط داشت و نه به قدرت‌ها و دولت‌های جهانی.…

آرمان ستارخان از آبان تا آبان

۲۵آبان تقارن سالگرد قیام آبان۹۸ با سالگرد درگذشت سردار ملی ستارخان، قابل تأمل است. ستارخان در ۲۵آبان ۱۲۹۳با قلبی سرشار از مهر به ایرانی آزاد، با سری پرشور از آرزوی وصال با آزادی و با نگاهی به دوردست‌های تاریخ آینده ایران، درگذشت. امتداد سمت درست تاریخ یک سال پیش در ۲۵آبان۹۸ آنان که به ندای…

امضا بر سوگند شقایق در آبان خونچکان

برای سالگرد شهیدان و بزرگداشت قیام آبان آماده شوید . یاد یاران شهید خود را گرامی بدارید. اسامی را بر دیوارها بنویسید و عکس‌های آنها را در هر کجا که می‌توانید بر ضد خامنه‌ای و جلادانش نصب کنید. ۲۴آبان در تاریخ ایران یک روز ملی و ماندگار و جاودانه است. (پیام مسعود رجوی به جوانان…

قیام آتشین آبان۹۸، قیامی تا پیروزی - قسمت چهارم (آخر)

در قسمتهای پیشین این سلسله مقاله به وقایع قیام شکوهمند آبان پس از افزایش ناگهانی قیمت بنزین در روزها و شهرهای مختلف اشاره شد. هم‌چنین دیدم چگونه ارکان نظام در شهرهای شورشی به لرزه درآمد و انعکاس نقش زنان در سازماندهی قیام در رسانه‌های حکومتی بررسی شد. در آخرین شماره این سلسله نگاهی کوتاه و…

قیام آتشین آبان۹۸، قیامی تا پیروزی - قسمت سوم

در شماره‌های پیشین به اعتراضات سراسری و رخدادهای قیام پس از اعلام سه برابر شدن قیمت بنزین پرداخته شد. اعتراضاتی که ظرف ۴۸ساعت در بیش از ۲۰۰شهر گسترش یافت. هم‌چنین به ویژگی‌های قیام، مواضع بین‌المللی و به گاهشمار قیام در شهرهای بپاخاسته تا ۲۸آبان اشاره شد. اعتراضات سراسری - ۲۸آبان۹۸ سه‌شنبه ۲۸آبان۹۸ قیام برای پنجمین…

مادران مقاومت؛ اندوهتان مباد، اندوهتان مباد

نام دیگر عشق مادر در همهٔ فرهنگ‌ها نام دیگر عشق است. فرشتهٔ ایثار است و مهربانی. مجسمهٔ فداکاری است. تندیس محبت است. دستانش گهوارهٔ بخشیدن است. لالایی‌اش در گوش کودک زیباترین ترنم هستی است. هر گاه این واژهٔ مقدس در گوشمان طنین می‌اندازد، مرادف با آن، از خود گذشتگی ما را در عطری مشام‌نواز غرقه…

از آبان تا آبان از کجا تا به کجا آمده‌ایم؟

«ماندن هنر است؛ کمی بیشتر ماندن هنر است فضیلت است. تمرین کن راه رفتن روی بند و بلا را کمتر لغزیدن را کمتر افتادن را بیشتر ماندن را». تصویرهای نهفته در این چند سطر، علاوه بر توصیف تلاطم‌های انسان ماندن و تمرین در برابر رنجباریِ زیستن، تجسم عینیِ «ماندن» در پایداری برای آزادی و برابری…

همّتِ خویش در این عرصه عیان می سازیم! – جمشید پیمان

ـــ در نظر من بایدن و ترامپ برادرند و مادر آنها "ایالات متحده‌ٔ آمریکا". ـــ در نظر من فرق است میان بهره بردن از فرصتها با دلخوش کردن به امیدهایی که اغلب واهی‌اند! ـــ مقاومت ایران از فرصت برآمده از شیوه‌ٔ ترامپ در مقابل حاکمیت آخوندی، برای خواستهای خودش که تعمیق و گسترش مبارزه علیه…

قیام آتشین آبان۹۸، قیامی تا پیروزی - قسمت دوم

در شماره اول «قیام آتشین آبان۹۸» دیدیم که قیام شکوهمند آبان۹۸ در حالی شکل گرفت که مردمی که بر اثر شدت فقر و گرانی، کاسهٔ صبرشان لبریز شده و دنبال فرصت و جرقه‌یی برای شورش علیه غارتگران بودند، در پاسخ به افزایش ناگهانی قیمت بنزین در آبان ۹۸ به اعتراض برخاستند و ضربات جبران‌ناپذیری به…

قیام آتشین آبان۹۸، قیامی تا پیروزی - قسمت اول

مقدمه یک سال از قیام آتشین و برق‌آسای مردم ایران در آبان۹۸ گذشت. قیامی که خلق ستم‌دیده و محروم در اعتراض به رژیم فاسد و غارتگر آخوندی، در بیش از ۲۰۰شهر و ۸۰۰نقطه از میهن در بند، حاکمیت پلید آخوندهای جنایتکار را به چالش سرنگونی کشاند. «آبان ۹۸» قدرت و خشم فروخفته چند دهه مردم…

شرحی کوتاه بر یک پیوند ۴۵ساله و جیغ بنفش لشگر زاغ و زغن! – حمیدرضا طاهرزاده

ای مرغ سحر چون این شب تار بگذاشت ز سر سیاهکاری وز نفخهٔ روحبخش اسحار رفت از سر خفتگان خماری یادآر ز شمع مرده یادآر «علی اکبردهخدا» یاد یاران رفته همیشه دردناک است. سوز دل است و داغی لاعلاج. شخصاً ترجیح می‌دهم که از این قبیل یادها بگذرم. اما وقتی این یادها با مسئولیتی روشنگر…

تاکتیک «آی دزد، آی دزد» و عربده‌های نفوذی تمام‌سوز وزارت اطلاعات – حمید اسدیان

بعد از مرگ دژخیمی به نام «قاضی حداد»، یک نفوذی تمام‌سوز شده به نام ایرج مصداقی ادعا کرده است که مجاهدین «اطلاعات مندرج در مقاله‌ام راجع به قاضی حداد را به سرقت می‌برند و به نام خود منتشر می‌کنند. عکسهای جانیان و اسامی آنان را نیز از نوشته‌های من به سرقت می‌برند و به نام…

«دریغ است ایران که ویران شود»

در «روزگار تلخ‌تر از زهر»، حکومت ننگینی که پیر کفتار جماران بنیان نهاد، هر روز داغی بر داغ‌های پیشین دل ایران و ایرانی نشاند. ابوسعید ابوالخیر این روزگار ایرانیان را ندیده ولی درد و داغ آن را به‌خوبی سروده است: دردا که درین زمانه‌ٔ پر غم و درد غبنا که درین دایره‌ٔ غم پرورد هر…

«عَرّ و تیزِ» «لمپن پاسدار نفوذی آخوندها ایرج مصداقی» - عبدالعلی معصومی

عبدالعلی معصومی: «عَرّ و تیزِ» «لمپن پاسدار نفوذی آخوندها ایرج مصداقی» درباره دکتر منوچهر هزارخانی، وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران وزارت اطلاعات این بار از طریق «نفوذی تشنه به خونِ» مجاهدین، دکتر هزارخانی را هم به باد حمله گرفت. دکتر منوچهر هزارخانی ایرج مصداقی، در مصاحبۀ با تلویزیون پاسدارنشان اینترنتی «میهن تی وی» در…

قیام آبان، همواره در کمین

بیهوده خواهد بود یا بهتر است بگوییم تحریف تاریخ خواهد بود اگر قیام آبان ۹۸ را یک مقطع یا لحظهٔ گذار و اتفاق رخ داده و تمام شده محسوب کنیم. این سخن به همان اندازه غیرعلمی است که تصور کنیم زمین به گرد خورشید نمی‌چرخد یا ذرات سماوی در فضا ثابت هستند. به عبارت گویاتر…

یک شاخه‌ گل برای کوروش

۷ آبان روز گرامی‌داشت کوروش بزرگ است. گرامی داشتن نامی و روشی از حکومت‌مداری برای نگاهبانی از حقوق بشر. کوروش بنیانگذار مبانی حقوق‌بشر در ایران و بخش وسیعی از جهان بود. اصول سیاست‌مداری و مملکت‌داری و حتی قوانین جنگی که کوروش منادی و مجری آن بود، تمام قوانین مرسوم اعصار کهن ماقبل تاریخ را نفی…

پیمانِ خدایگان‌زاده و امیدِ برباد رفته‌ٔ کارگزار وزارت - حسین پویا

چقدر دلسردکننده بود این پیمان جدید "خدایگان" زاده؛ رضا پهلوی. دل آدم می‌سوزد برای کسانی نظیر اسماعیل فیلسوف و مصداقیِ کارگزارِ نابغه که بارها اعلام کرده‌اند که پسر شاه سابق بهترین گزینه برای رهبری اپوزیسیون و جلوداری مبارزه علیه نظام آخوندی است و حالا با این "پیمان"، پنداری امیدشان بر باد رفته است. این"پیمان"جدید چنان…

استیصال یک مزدور نفوذی - از نصرالله مرندی

من و دیگر زندانیان هوادار بازمانده از قتل‌عام مجاهدین در سال ۱۳۶۷ یکی پس از دیگری در مراجع قانونی درباره جنایات دژخیم حمید نوری شهادت داده و می‌دهیم. مزدور نفوذی ایرج مصداقی مطلقاً در تمدید حکم بازداشت دژخیم حمید نوری نقشی ندارد و آنچه می‌گوید دروغ است مزدور مصداقی مانند همه بازجویان و شکنجه‌گران وقتی…

هر ایرانی به ۳۰خرداد می‌رسد

«من به تنگ آمده‌ام از همه‌چیز من دچار خفقانم بگذارید هواری بزنم». ــ (از شعر «خفقان» سروده فریدون مشیری با صدای محمدرضا شجریان) حکایت ایران ما چنین است. برگردید وقایع سیاسی و اجتماعی‌اش را از سال‌های ۵۸ و ۵۹ به بعد بشنوید، بخوانید، بنگرید و به خط سیر تکاملی آنها فکر کنید. همهٔ واقعیتها و…

«تفنگم را بده تا ره بجویم»

فرهنگی که در برابر ارتجاع سر خم نکرد پرواز اسطورهٔ آواز ایران، به دیار جاودانگی، فرصتی برای برون‌ریزی بغض‌های متکاثف و خشم‌های فرو خوردهٔ میلیون‌ها ایرانی بود که در صدا و شخصیت شجریان، فرهنگی را جستجو می‌کردند که به‌دنبال ایلغار و اشغال آخوندها، در ایران به حاشیه رانده شده و سرکوب شده بود. فرهنگی که…

چگونه شجریان محبوب مردم شد؟

مشت می‌کوبم بر در پنجه می سایم بر پنجره‌ها من دچار خفقانم، خفقان! من به تنگ آمده‌ام از همه چیز، بگذارید هواری بزنم! من با شما هستم! این درها را باز کنید! در همین تصنیف هزار حرف است که شجریان در آوازش، فریاد می‌کند. حرف‌هایی که در نظام سانسور و اختناق از مردم دریغ شده‌اند.…

دشوار زندگی،‌ بی‌رزم مشترک، آسان نمی‌شود

«از لحظه نشر خبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان یکی از آشکارترین موضوعاتی که دست‌کم در شبکه‌های اجتماعی مشاهده می‌شد، ناتوانی بسیاری از هواداران ایشان در برگزاری سوگ جمعی بود... سوگواری عمومی هم وقتی درست انجام نشود مردم حس می‌کنند به شکل درستی به آن پرداخته نشده و شأن آن فرد درست نگه داشته نشده و…

«مارکسیست» از نوع بسیجی! - مسعود فرشچی

کسی که حقیقت را نمی‌داند بی‌شعور است. اما آن‌که حقیقت را می‌داند و انکار می‌کند تبهکار است (برتولت برشت) مقدمه همسویی آشکار چپ‌نماهای به‌اصطلاح مارکسیست با سپاه پاسداران علیه مجاهدین تماشایی است. البته روشن است که همان قدر با مارکسیسم انقلابی فاصله دارند که آخوندهای خمینی‌صفت با اسلام انقلابی. اما به‌نظر می‌رسد بعد از کهکشان…

مسابقه دروغ و وقاحت با آخوندها درباره شهیدان مجاهد خلق - لیدا نسب‌زاده

من مجاهد خلق لیدا نسب‌زاده در اشرف۳ از نزدیک با واحد تحقیق شهیدان و زندانیان سیاسی ‌کار می‌کنم. از شروع انقلاب ضدسلطنتی در دانشگاه تبریز به مجاهدین پیوستم و از همان زمان از آنچه بر سر مجاهدین و مردم ایران آمده و هم‌چنین با انواع و اقسام گروهها و مدعیان سیاسی آشنا هستم. آنچه مرا…

به یاد مجاهدقهرمان و «سر موضع» حیدر یگانه‌دوست - محمد تهرانچی

یک گواهی تکان‌دهنده از مجاهد خلق محمد تهرانچی هم‌بند حیدر در شکنجه‌گاه اوین یکی از آنها در حضور خود من به حیدر گفت تو با این کارهایت سر خودت را بر باد می‌دهی. حیدر در پاسخ گفت اگر به این می‌گویی بر باد دادن سر، بله من آماده‌ام سرم بر باد برود ولی آرمانم ماندگار…

امضا بر سوگند شقایق در آبان خونچکان

برای سالگرد شهیدان و بزرگداشت قیام آبان آماده شوید . یاد یاران شهید خود را گرامی بدارید. اسامی را بر دیوارها بنویسید و عکس‌های آنها را در هر کجا که می‌توانید بر ضد خامنه‌ای و جلادانش نصب کنید. ۲۴آبان در تاریخ ایران یک روز ملی و ماندگار و جاودانه است. (پیام مسعود رجوی به جوانان…

با مجاهدین در وادی یک‌سویه عشق

آیا بر روی مرزبندیهای آرمانی و سیاسی خود استوارید و مرز سرخ دارید؟ اگر مجاهد خلق هستید، آمده‌اید چیزی بدهید، یا چیزی بگیرید، و یا آمده‌اید که بده و بستان مرضی‌الطرفین انجام بدهید؟! اگر مجاهد و شیفته آزادی مردمتان هستید، راست بگوئید، آیا بها ـ تمامی بها ـ را می‌پردازید یا می‌خواهید چند صباحی «خوش‌نشین»…

شکست برچسب تروریستی؛ تحقق یک امر ناممکن و چشم‌انداز تغییر

تحقق یک امر ناممکن ۶سال از خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست برچسب تروریستی وزارت‌خارجه آمریکا می‌گذرد. پیش از آن نیز در زمستان سال ۱۳۸۵ تحولی مشابه همین در خروج از لیست دولت انگلستان روی داد. این ۲تحول ـ به‌خصوص خروج از لیست وزارت‌خارجه آمریکا ـ بسا ناممکن می‌نمود. این ناممکن بودن هم…

نسل‌های جدید ایران و اراده‌های برانداز

ایران به‌عنوان کشور بزرگ خاورمیانه، با داشتن پیشینه‌یی متمدن در خانوادهٔ جهانی، همواره از یک فرهنگ پویا و سرشار برخوردار بوده است. این فرهنگ و تمدن آن‌چنان غنی است که هنوز وقتی نام ایران برده می‌شود، جامعهٔ مدنی، همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام، نژادها و تنوعات قومی و نیز حقوق‌بشر و بردباری مذهبی و دوران درخشان فرمانروایی…

۵مهر؛ قدرشناسی از حماسه‌ها و فرهنگ‌ها

برگی از شناسنامهٔ شناخت ملت‌ها ارزش‌های حیات تاریخیِ یک ملت را با چه معیارها و شاخصهایی می‌سنجند؟ تاریخ نیاکان و حافظهٔ معاصر ما بر روی چه عناصری انگشت تأکید می‌نهند؟ دریچهٔ شناخت ملتها و اقوام پراکنده بر این عرصهٔ خاکی و آبی با کدام ارزش‌ها و عناصر گشوده می‌شود؟ جهان ما سرشار از آفریده‌های بشری…

۵مهر، کاشت بذر قیام و شورش

از اولین روز تابستان۶۰ به بعد، فضای تهران و شهرهای میهن آکنده از بوی خون و باروت بود. مردم هر روز صبح با شنیدن خبر دهها و گاه صدها اعدام و تیرباران از رادیو و تلویزیون و با خواندن تیتر هولناک روزنامه‌ها مبنی بر تیربارانهای دسته‌جمعی جوانان، در بهت و حیرت از این همه شقاوت؛…

شهر در خیمه‌های آبی ـ کبود دود زیباست

زبان من از توصیف صحنه‌های سراسر شور و ایمان و سراسر پاکباختگی و فدا در آن ایام قاصر است. چیزهایی را که در این باره خوانده و شنیده‌ام، نه می‌توانم بگویم و نه می‌توانم بنویسم. از من بر نمی‌آید. کار شعراست، کار استادان نقاشی و موسیقی است. کار معلمان سخنوری و کتابت است. فقط می‌گویم…

سرنوشت ایران و ایرانی را چه کسی می‌نویسد؟

نگاهی به فراخوان مریم رجوی به جامعهٔ ملل، در کنفرانس «سیاست در قبال ایران: ماشه و تحریم و ضرورت حسابرسی از رژیم» مقاومتی خالق راه‌حل‌ها و ابتکارها مقاومت ایران در شرایطی که کرونا، امکان گردهمایی حضوری و برگزاری کنفرانس‌ها، کنوانسیون‌ها، گردهمایی و اجتماعات بزرگ را از دولتها و جریانهای سیاسی گرفته است، در یک ابتکار…

به یاد شورشگران سرفراز آبان۹۸

فروغ لاله‌ٔ گلشن به سیمای تو می‌زیبد قبای پیشواز گُل به بالای تو می‌زیبد سازمان مجاهدین خلق ایران در ۲۵شهریور ۱۳۹۹ اسامی ۵۶تن دیگر از شهیدان قیام سراسری مردم ایران در آبان ماه ۱۳۹۸ را منتشر کرد. ۲۰تن از آنان شهیدان سرفراز از ماهشهر بودند که عموماً در نیزارهای این شهر به‌دست دژخیمان خامنه‌ای به‌شهادت…

این استعاره نیست؛ باور کن دیوارها سخن می‌گویند

«نمی‌دانستم در نهفت سیم‌های خاردار پرنده‌گانی دلتنگ بیداری زمان را انتظار می‌کشند! امان از بال‌های خاردار کز رؤیازارهای پرواز برخیزند...!» در چند روز گذشته که خبر اعدام نوید افکاری، فراخوان به بیداری و موج حمایت اجتماعی از «نه به جمهوری اعدام» داده است، دیوارها در شهرهای ایران بدل به رسانه‌های فراگیر شده‌اند. دیوارها در ایران،…

دو دست جوانت ـ با شاخه‌های زمزمه‌گر ـ گل می‌دهد

شهر در تو سوخت باغ در تو سوخت اما دو دست جوانت بشارت فردا، هر سال سبز می‌شود و با شاخه‌های زمزمه‌گر در تمام خاک گل می‌دهد گلی به سرخی خون... (خسرو گلسرخی) پنجشنبه ۲۷شهریورماه ۹۹، خانواده و دوستان قهرمانی ملی قیام، نوید افکاری بر سر مزار او حاضر شدند. مادر و خانواده وی اقدام…

می‌نخسبد خون من در رگ مجنون من

«آن که کشتستم پی مادون من می‌نداند که نخسبد خون من بر من است امروز و فردا بر وی است خون چون من کس، چنین ضایع کی است؟» (مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۹) *** چالشهای خوشه‌یی اگر «چالش افکار عمومی» را به آتشی تشبیه کنیم که در قیام سال۸۸ کبریت ‌زده شد، لهیب این…

یاران روزهای سخت و محاصره و ضربات و موشکها

برنامه‌ٔ مدون و مشخص؛ اهداف مرحله‌ای؛ پاسخ و راه‌حل برای مشکلات اصلی روز جامعه؛ استراتژی برای رسیدن به اهداف و برنامه‌ٔ تعیین شده؛ کارنامه‌ٔ مؤثر و موثق؛ همه‌ٔ این موارد از ضروریات بی‌جایگزین تشخیص یک اپوزیسیون معتبر و تاثیرگذار است. اما مجموع همه‌ٔ آنها با همدیگر، یک نقص عمده دارند که بدون وجود آن، هیچ…

تشخیص اپوزیسیون واقعی از پزیسیونهای آخوند‌ساخته

راستی کدام فرد یا جریان سیاسی خواهان تغییر و سرنگونی این رژیم را می‌توان یافت که در عین‌حال دشمن و تضاد اصلی‌اش مجاهدین و مقاومت ایران باشد که ۹۰درصد کل شهیدان مسیر سرنگونی و آرمان آزادی را در این ۴۰سال تقدیم کرده است. این غیرعلمی، غیرمنطقی و محال و ناممکن است که کسی خواهان تغییر…
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12

ورق خوردن صفحهٔ مماشات؛ دور شتابدار تشدید تضادها

رافائل گروسی در جلسهٔ یازدهم اسفند شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی سخنرانی مقدماتی خود…

آویختن به سبوی بشکسته و پیمانه ریخته

خامنه‌ای و یک دوجین دایناسورهای طماع حکومتی با افکار تارعنکبوت گرفته و متحجر خود، گمان می‌کنند…

شتک خون رنجبران سراوان؛ فاش‌کردن مگوها و تناقض‌ها

واقعهٔ سراوان بازتاب بسیار گسترده‌یی در کل ایران و نیز شبکه‌های مجازی داشت. یکی از آثار…

وحشت غاصبان حاکمیت مردم از آینده

در حالی که جنگ‌وجدال باندهای غالب در نظام ولایت فقیه برای تصاحب کرسی رئیس جمهوری در…

سردمداران نظام از واکسن می‌ترسند، نه مردم!

حکم خامنه‌ای مبنی بر وارد نکردن واکسن معتبر و تأیید شده به ایران آن‌قدر غیرعقلانی و…

زندگی برده‌وار یا مرگ با شرافت؟

ممکن است نظام ولایت فقیه هم‌چنان اظهار تجاهل کند یا هم‌چنان دست به سانسور اخبار قیام…

گذرنامه

صف بازرسی گذرنامه‌ها شلوغ شده بود. آرام آرام سر و صدای همه داشت در می‌آمد. «چه…

دلتنگی مقامات برای افزایش مرگ و میر مبتلایان کرونا - مروری بر رسانه ها

بیشترین عنوانهای صفحات اول روزنامه‌های ۱۲اسفند رژیم مربوط به جنگ قدرت باندها بر سر کرسی ریاست‌جمهوری…

بازنشستگان؛ بلوچستان؛ دو روی سکهٔ وحشت نظام

از صبح دهم اسفند، ۲۶شهر میهن‌مان، بار دیگر شاهد اعتراض سراسری بازنشستگان و برخی دیگر از…

از قیام تا مکافات

پنجشنبه شب، ۷اسفند «در پاسخ به‌حملات موشکی علیه اهداف آمریکا در عراق، ایالات متحده زنجیره‌یی از…

چپاول، سرکوب، جرقه و... قیام

بلوچستان محروم و مجروح، اما سرفراز، ۵روز است که برخاسته و ملتهب است. شعله‌های قیام بسیاری…

نمودهای فوران آتشفشان

پس از شورش قهرمانانهٔ پنجم اسفند مردم سراوان، کماکان سیستان و بلوچستان در تب و تاب…

معنای «بمب ساعت شمار» و «حوادث رادیکال» ؟

به‌نوشته روزنامه اعتماد اعتراض مردم بلوچستان علیه نظام آخوندی خیزشی بی‌سابقه است که «طی هفته گذشته…

دریوزگی بر آستان ولایت به سبک خاتمی شیاد!

با نزدیک شدن به فضای انتخابات باسمه‌ای ریاست‌جمهوری در نظام ولایت مطلقه‌ٔ فقیه، در درون گله‌ٔ…

زندگی برده‌وار یا مرگ با شرافت؟

ممکن است نظام ولایت فقیه هم‌چنان اظهار تجاهل کند یا هم‌چنان دست به سانسور اخبار قیام…

شکست سرکوب و پروپاگاندای حکومتی در قیام سراوان

ارائهٔ این تصویر از قیام‌آفرینان که آنها عده‌یی «سودجو» و «قاچاقچی» هستند که می‌خواهند از آب…

چند انشا از یک دروغ!

وقایع شهر سراوان که در کانون آن کشتار سوخت‌بران زحمتکش و بی‌گناه قرار دارد، گریبان نظام…

اعتراف به بازی با نرخ ارز برای ادارهٔ اقتصاد درهم‌شکسته

«افزایش قیمت دلار و بالا نگه‌داشتن مصنوعی دلار واقعیتی پذیرفته شده از سوی تمام ارکان جامعه…

سراوان در آینه خبریِ یک ترجیع‌بند مبتذل

مجاری تنفسیِ یک پروپاگاند کر هماهنگ دروغ‌گویی رسانه‌یی و تحریف کارگزاران نظام آخوندی در باب حوادث…

اگر اتفاق ناخوشایندی بیفتد...

«باید جوانان خود را مراقبت کنیم. اگر خدای نکرده اتفاق ناخوشایندی بیفتد، خشک و ‌تر، اصول‌گرا…

حکومت قاچاقچیان غارت‌گر؛ چند عکس و دنیایی سخن

اخبار قیام و خیزش و اعتراض و مقاومت مردم قهرمان بلوچستان در زاهدان و سراوان، به‌رغم…

خیزش هموطنان بلوچ و ترفندهای آخوندی

نظام ولایت فقیه که می‌داند قیام و خیزش در هر گوشه‌یی از ایران، استعداد آن را…

چه باید کرد؟

 چه باید کرد؟ آنچه در سراوان رخ داد و هنوز ادامه دارد، از یک همه‌جانبه‌گیِ تضاد…

شیادی، دروغگویی و دیگر هیچ!

آخوند روحانی بار دیگر با سرهم‌بندی داستان دیگری در مورد اطلاع‌رسانی کرونا در یک سال پیش،…

رویاهای برباد رفته درباره دولت جدید آمریکا - مروری بر رسانه‌ها

در صفحات اول روزنامه‌های حکومتی امروز به‌خصوص روزنامه‌های باند خامنه‌ای با درشت‌نمایی حملات حوثی‌ها به عربستان،…

بمب زیر پوست جامعه یا هیزم آماده؟! - مروری بر رسانه‌های حکومتی

روزنامه‌های حکومتی در روز یکشنبه دهم اسفند تیترهای مهم خود را به بحران کرونا و ضدونقیض‌گوییهای…

جذاب شدن «راه‌کار دیگر» برای مردم - مروری بر رسانه‌ها

در روزنامه‌های حکومتی شنبه نهم اسفند، موضوع قیام مردم سیستان و بلوچستان و شرایط سخت مردم…

«بولدوزری که همهٔ ساختمان نظام را» فرو خواهد ریخت

آخوند روحانی روز چهارشنبه ۶اسفند در جلسهٔ هیأت دولت، مجلس ارتجاع را شلاق‌کش کرد و پاسخ…

سیستان و بلوچستان؛ خون نان

امان از تمامیت‌خواهی! آسیب‌شناسیِ ناهنجاریهای قومی، زبانی و ملیتی در ایران، همواره قدرت مرکزی و دولتی…

سوخت‌بری به چه دلیل و کشتار سوخت‌بران چرا؟

روز ۴ اسفند۹۹ نیروهای سرکوبگر سپاه پاسداران و نیروهای مرزی در پاسگاه شمسر در منطقه صفر…

تن‌شان دارد می‌لرزد!

روز ۲۳بهمن‌ماه سال۹۹، یعنی کمتر از یک ماه پس از روی کار آمدن دولت جدید در…

سراوان، خیزشی شعله‌گستر در تداوم قیام آبان

نان به قیمت جان! «سوخت‌بر» از واژگانی است که مانند «کول‌بر» از برکت سر آخوندها وارد…

خیزش سراوان!

چه گویم از ستم رفته بر بلوچستان دیار مردم مظلوم و خاک محرومان ز بیکرانهٔ دریا…

وضعیت خطرناک! از هر دو سو - مروری بر رسانه ها

روزنامه‌های حکومتی در روز ششم اسفند بحرانهای مختلف نظام را در تیترهای صفحات اول خود انعکاس…

آتشفشان سراوان؛ آیینهٔ سراسر ایران

از روز دوشنبه ۴اسفند سراوان بلوچستان شعله‌ور و در خیزش است. ماجرا هنگامی آغاز شد که…

روی تابلو «شرایط عینی» انقلاب در ایران چه می‌خوانیم؟

یک‌جا سوخت‌بران امروزند که جان بر سر نان می‌گذارند و جان شهر از جور نظم ولایی…

ما 532 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

Copyright © سایت بسوی پیروزی - صفحه مقالات 2021 All rights reserved. Custom Design by https://www.besoyepirozi.com
مقالات منتخب