اخبار نوشتاری و تصویری از ایران و مقاومت ایران و قیام آفرینان و کانونهای شورشی در سراسر میهن. اخبار سیاسی اجتماعی اقتصادی سرکوب و اختناق و زندانیان سیاسی. مقالات و گزارشات و تحلیل های سیاسی اجتماعی و اقتصادی بصورت نوشتاری و ویدئویی. ویدئوهای تاریخی فرهنگی هنری طنز و ... از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران. https://www.besoyepirozi.com همه روزه در سایت های بسوی پیروزی و پاسارگاد سیتی

  • .
  • رهبری مقاومت
  • اخبار و گزارش
  • ویدئو خبرها
  • ویدئو کلیپ ها
  • رویدادهای تاریخی
  • مقالات و ادبیات
  • کتابخانه
  • سیاسی اجتماعی
  • اسناد و حقایق
  • روزها و یادها
  • .
  • برای کانون‌های شورشی
  • مقالات منتخب
  • مقالات ویژه
  • شعر و ادبیات
  • از انتشارات مقاومت
  • اجتماعی، اقتصادی
  • سیمای ایران فردا
  • سخن روز
  • محیط زیست
  • تحلیل و گزارش
  • بحرانهای سیاسی رژیم
  • بحرانهای درونی رژیم
  • رسانه های حکومتی
  • انقلاب مشروطه
  • شکنجه و شکنجه گر
  • قتل عام ۱۳۶۷
  • مقالات شما
  • زنان

گزیده‌ای کتاب «راه حسین» - قسمت سوم

  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Pinterest
منتشر شده در 23 مهر 1395


حکومت علی (ع) - رهبر اسلامی
پس از رخدادهایی که به مرگ خلیفه سوم انجامید، انبوه مردم به‌جانب علی (ع) روان شده و از او دعوت به‌کار کردند. وی نیز چنان‌که خود می‌گوید: بر اساس خواست حاضرین، و ضرورت وجود یاوری برای خلق‌ها و این‌که خدا از دانایان پیمان گرفته است تا بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم راضی نشوند (و ما اخذالله علی العلماء ان لایقاروا علی کظة ظالم و لاسغب مظلوم… مسئولیت جدید را عهده‌دار می‌شود.

راستی جز این از علی انتظاری نیست، هم او که 25سال برحق خود، به‌خاطر حفظ مکتب صبر نمود و به‌رغم پیشنهاداتی از جانب ابوسفیان که همان ابتدا حاضر شده بود (البته به‌نیت از هم پاشیدن نهضت) قوایی در اختیارش بگذارد تا با آن به‌احقاق حق بپردازد، شیوه شکیبایی انقلابی را برگزید. همان شکیبایی که بعدها رنج آن را چنین توصیف کرد… در کار خود اندیشه می‌کردم… دیدم صبر کردن خود مناری است، پس صبر کردم در حالتی که چشمانم را خاشاک و گلویم را استخوان گرفته بود… هم اوست که به‌خاطر دو کلمه «روش شیخین» حکومت را پس‌زده و هم اوست که در تمام این مدت در نهایت جوانمردی از هیچ دلسوزی و راهنمایی صدیقانه دریغ نکرد. دکتر طه‌حسین در این مورد می‌گوید:
«این نکته را تأکید می‌کنم که علی (ع) با این دو خلیفه بیعت کرد و خالصانه با ایشان دوستی ورزید و در هرکجا که به‌مشورت او نیازمند بودند رأی خود را به ‌آنها گفت. البته این شیوه علی (ع) هم‌چون بسیاری روش‌های دقیق انقلابی قضاوت‌های کثیری را علیه خود بر می‌انگیخت، چنان‌که خود می‌گوید: ”اگر سخنی بگویم می‌گویند برای حرص به‌امارت و پادشاهی است و اگر خاموش نشسته دم برنیاورم می‌گویند از مرگ و کشته شدن می‌ترسد. هیهات…“ اما همت و تحمل انقلابی او بالاتر از آن بود که قضاوت دیگران وی را از راهی که ضامن بقای مکتبش می‌دانست، باز دارد».
اما تمام این گذشته پرافتخار با همه شکوه جاودانه‌اش مانع از این نشد تا دشمنان سوگندخورده خلق‌ها و غاصبان حقوق محرومین «پیراهن عثمان» را بر قامت او نبرند، و چه پیراهن خون‌آلود خوش‌برکتی که از آن «قبا» های بسیار به‌بسیاری رسید! و این علی (ع) است، وارث سالها کجروی و از هم پاشیدگی، که اکنون باید تار و پود این قبا را از هم دریده و از نو برای جامعه، برحسب اندازه‌های قرآنی جامه‌یی نو بدوزد…

بدیهی است که تشریح حوادث دوران حکومت علی (ع) محتاج به کتاب‌های جداگانه‌یی است و لذا ما در این سطور به‌رئوس کلی جریان اکتفا می‌کنیم:
در جبهه داخلی از همان ابتدا صریحاً اعلام نمود که گذشته را از آینده جدا نمی‌داند و تمام امتیازاتی را که به‌ ناحق احراز شده باشد بازخواهد ستاند. راجع به زمین‌هایی هم که حاتم‌بخشی شده بود، به‌خدا سوگند خورد که «اگر آنها را بیابم به‌مالک آن بازگردانم، اگر‌ چه از آن زن‌ها شوهر رفته و کنیزان خریده باشند». چرا که در منطق علی (ع) «الحق‌القدیم لایبطله‌شیئ » (حق قدیم را هیچ چیز از بین نمی‌برد و هرگز مشمول مرور زمان و این‌گونه توجیهات نمی‌گردد) و در این دیدگاه عدالت که استواری کارها به‌جهت آن است، یعنی «اعطای کل ذیحق حقه» (رسانیدن هر حق به‌صاحبش). چنان‌که قبلاً نیز اشاره شد از زمان خلیفه دوم امتیازاتی در تقسیم بیت‌المال رسم شده بود که در نهایت به‌اوضاع زمان خلیفه سوم کشید. اما علی (ع) به‌رغم خواست همه کسانی که سالها در تبعیض زندگی کرده و امتیازات متجاوزانه خود را چون حق طبیعی‌شان می‌پنداشتند، سوگند خورد که: «اگر بیت‌المال مال شخص من هم بود آن را بالسویه تقسیم می‌کردم، پس چگونه می‌شود حال آن‌که مال خداست».
بدیهی است که چنین طرز عملی چگونه تمامی استثمارگران و انگل‌های اجتماعی را که تجاوز و سلب حقوق دیگران پیوسته دستور روزشان است علیه علی (ع) بسیج می‌کرد، به‌ویژه که دشمن در خارج، آن هم به‌قدرتمندی و کینه‌توزی و حیله‌گری معاویه، پایگاه خارجی مطمئنی برای ایشان باشد و از همین‌جا بود که بالاخره جنگ جمل برخاست.

جنگ جمل
جریان مختصر این جنگ را عیناً از کتاب شیعه در اسلام نقل می‌کنیم:
«سبب جنگ اول که جنگ جمل نامیده می‌شود غائله اختلاف طبقاتی بود که از زمان خلیفه دوم در تقسیم مختلف بیت‌المال پیدا شده بود. علی (ع) پس از آن‌که به‌خلافت شناخته شد و مالی در میان مردم بالسویه قسمت فرمود، چنان‌که سیرت پیامبر اکرم (ص) نیز همان‌گونه بود و این روش، زبیر و طلحه را سخت برآشفت و بنای تمرد گذاشتند و به‌نام زیارت کعبه از مدینه به‌ مکه رفتند و ام‌المؤمنین عایشه را که در مکه بود و با علی (ع) میانه خوبی نداشت با خود همراه ساختند و به‌نام خونخواهی خلیفه سوم! نهضت و جنگ خونین جمل را برپا کردند. با این‌که همین طلحه و زبیر هنگام محاصره و قتل خلیفه سوم در مدینه بودند از وی دفاع نکردند و پیش‌ از کشته شدن وی، اولین کسانی بودند که از مدینه به ‌اطراف نامه‌ها نوشته مردم را بر خلیفه می‌شوراندند…».

به‌هرحال «جمل» با پیروزی کامل علی (ع) به‌پایان رسید و او در این جنگ است که ضمن سپردن پرچم به‌ فرزندش، راز پیروزی را چنین می‌آموزد: «کوه‌ها بجنبند و تو مجنب (در برابر شدائد)، دندان به‌روی دندان بنه، کاسه سرت را به‌خدا عاریه ده و پایت را چون میخ در زمین بکوب…».
اما «جمل» به‌بسیاری فهماند که باید هوای سازش با علی (ع) را از سر به‌در کرده و برای خود فکری دیگر کنند و از این‌جا نیروهای بالقوه زیادی علیه وی شکل گرفت. گذشته از تحریکات مغرضانه، با در نظرگرفتن سطح پایین آگاهی مردم آن روزگار و کندی ارتباطات (برای درک پیام علی (ع) )، باید به‌خاطر داشته باشیم که در نظر آنها پیروزی جمل چندان مسرت‌بار نبود. چه، هر چه باشد طلحه و زبیر دو تن صحابه مشهور پیامبر بودند که در منقبت آنها بسی چیزها از پیامبر (ص) رسیده بود! و علی‌الظاهر هم ایشان زشتی فاحشی نکرده بودند و صرفاً خون عثمان را می‌خواستند! خصوصاً که آدم صاف و ساده‌یی چون ابوموسی اشعری که برای بسیاری سمبل مسلمانی است (و متأسفانه جامعه مذهبی ما مملو از این نوع مسلمانان است)، اصولاً جنگ میان دو گروه مسلمان را حرام می‌داند و بدتر از همه آن‌که علی (ع) به ‌هیچ‌ وجه غارت و غنیمت گرفتن را در این جنگ مجاز ندانسته و از آن شدیداً جلوگیری می‌کرد… بی‌جهت نیست که می‌بینیم علی (ع) به‌رغم پیروزیهای مهم، هرگز چنان‌که باید از اوضاع جبهه داخلی خود راضی نیست و پیوسته آنانی را که توانایی و استعداد کوشش و جهاد در راه به‌سامان شدن اوضاع را دارند، ولی بدان برنمی‌خیزند، ملامت می‌کند.

جنگ صفین
در جبهه خارجی، معاویه فرماندار شام، گرفتاری عمده علی (ع) بود. او که در زمان ابی‌بکر و عمر حکومت دمشق را به‌عهده داشت، در دوران عثمان حکومت فلسطین و حمص را به‌دست آورده، بر سراسر شامات مسلط شد. چهار سپاه زیر فرمان داشت که او را فوق‌العاده نیرومند می‌نمود. معاویه از دیرباز مقدمات خلافت! خود را فراهم می‌کرد و از این‌رو پس‌زدن عثمان را خوش داشت و از همه جریانهای به‌نفع خود بهره‌برداری می‌کرد و اکنون با دنیایی از دروغ و تبلیغات مزورانه و به‌اتکای سپاهیان تحمیق‌شده‌یی که غالباً به‌خاطر دین آنها را تشجیع کرده و با انبوهی از درهم و دینار که پیشاپیش از محرومین به‌غارت برده و برای پر کردن دهانها و خرید وجدانها آماده کرده بود، به‌صورت دشمن شماره‌ یک علی (ع) پا به‌میدان می‌نهاد.
و از این‌جا بود که جنگ صفین برخاست و بیش ‌از صدهزار خون ناحق ریخته شد. صفین صحنه دیگری از فداکاری فرزندان خلف اسلام است. عمار که در غالب نبردهای اسلام شرکت جسته، اکنون در سنین کهولت سرتاپا جوشش است و فریاد: «چنان شدید خواهیم نواخت که خواب از سرتان بپرد و دوستان یکدیگر را فراموش کنند»... و علی (ع) است که فرمان می‌دهد: «پی‌درپی حمله کنید، درون آن سراپرده را بزنید که آنجا شیطان پنهان است (معاویه)، جنگیدن با او و همراهانش را قصد کنید تا حقیقت بر شما روشن شود».

به‌راستی در این فرمان چه‌ مفاهیمی نهفته است؟ در صفین است که عاقبت عمار قهرمان و والا شهید می‌شود. شهادت عمار در سنین کهولت پس از عمری مبارزه طولانی و فروزان حاوی پیام لرزاننده‌یی است که بر طبق آن مسئولیت انقلابی، چون عظمت روحش، نامحدود و بی‌انتهاست.
در یکی از صحنه‌های همین صفین است که علی (ع) آنچه را که درباره «حیات انسانی» که از دیرباز عنوان بحثهای فلسفی بوده، از قرآن آموخته و چنین خلاصه می‌کند: «فالموت فی‌حیاتکم مقهورین والحیات فی‌موتکم قاهرین».
به‌هرحال درست در یک قدمی پیروزی سپاه علی (ع)، دشمن که در قلمرو تعارض نیروهای نظامی نقصی در حریف نمی‌دید، تاکتیک خود را عوض کرده و قرآنها را بر سر نیزه‌ها نموده و درست در آستانه شکست، به شیوه ابدی تمام متجاوزین فرومایه، ندای صلح و برادری در داد. لیکن علی (ع) به‌پیروی از قرآن که در تضاد شکل و محتوا پیوسته صورت و شکل را مردود می‌داند (فی‌المثل مسجد ضرار)، فرمان داد تا بی‌هیچ سستی قرآنها را که اکنون علیه «قرآن» اعمال شده و دیگر ورق‌نوشته‌هایی بیش نبودند سرنگون سازند.
این امتحانی بود از عمق و آگاهی آنها که به‌حزب خدا پیوسته و همدوش علی (ع) می‌جنگند تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد. و به‌راستی در صراط کمال جای خالی «ابهام هدف» را، هرگز قوای مادی پر نخواهد کرد و از دشمن نیز هرگز آن انتظار نیست که از کمترین نقطه ضعف چشم بپوشد و با تمامی درندگی مزورانه‌اش بر آن نتازد. به این ترتیب جریان تاریخی خوارج شکل گرفت و همه آنها که در بند «صورت و خارج» بودند در آن جای گرفتند و این جریان از شکست قطعی معاویه جلوگیری کرد و حکمیت در آغاز این ماجرا بود.

حکمیت
شرح حکمیت در همه تواریخ موجود است و به‌قول دکتر طه‌حسین «چیزی جز فریب نبود که با آن نه از فتنه بلکه از شکست می‌خواستند جلو گیرند». خلاصه به‌اصرار و تهدید اشعث و یاران کثیرش، چه خواستاران رفاه و زرخریدان معاویه یا کوتاه‌فکران قشریگرا، داوری ابوموسی با کراهت تمام از جانب علی(ع) پذیرفته شد و خود علی (ع) بعداً در این مورد گفت: «من شما را از حکومت حکمین نهی کردم، پس شما امتناع کرده مخالفت نمودید، مانند مخالفان پیمان‌شکن تا این‌که به‌میل شما رفتار کردم». به‌ویژه ‌اینکه آنها صریحاً به‌ علی (ع) گفتند: «اگر دعوت ایشان را اجابت نکنی ترا تسلیم آنها می‌نماییم». این تهدید نشانه قدرتمندی ایشان است و روشن می‌سازد که چنان‌چه علی (ع) نمی‌پذیرفت و می‌گذاشت تا شکاف داخلی عمیق‌تر شود، بی‌تردید جریان به‌نفع دشمن تمام شده و نیز بسیاری از مسائل از بیخ و بن لوث می‌شد.
موافقت علی (ع) با داوری، به‌رغم خواست خود و سرداران شجاع پرهیزگاری چون مالک اشتر، با ضرورت‌های تاریخی که برحسب آن رهبری هرگز نباید به‌ فاصله بعید در جلو گام بردارد تطبیق می‌کند. چنین می‌نماید که حتی برای تربیت آنان در حادثه و عمل، همگامی موقت با ایشان را نیز صلاح دانسته است. چنان‌که خود می‌گوید: «بهترین مردم در این زمان (و شرایط) گروه میانه‌اند (نه راستها و نه چپ‌ها هیچ‌یک صحیح حرکت نمی‌کنند). از سواد اعظم (اکثریت) ما پیروی کنید، زیرا دست خدا بر سر این جماعت است (موضعگیری این‌هاست که جهت تاریخ را معین می‌کند) و بر حذر باشید از مخالفت و جدایی (تکروی) زیرا تنها و یک‌سو شده از مردم دچار شیطان (کجروی) است»... بدیهی است که گام برداشتن با اکثریت از نظر علی (ع) تا آنجا مجاز است که ضامن بقای جنبش باشد، در غیر این‌صورت این همگامی جز ناشی از سستی و بی‌ارادگی نیست. جالب این‌جاست که پس از روشن شدن نیرنگ دشمن، بسیاری از همانها که بر داوری اصرار داشتند و خود ضرورت را ایجاد کرده بودند، اکنون علی (ع) را ملامت می‌کردند که: «چون خلق را در کار خالق حکم ساختی، اکنون به‌کفر و خطای خویش اقرار و پس از آن توبه کن تا از تو اطاعت و پیروی نماییم!».

منظور ایشان از کار خالق همان شعار چپ‌روانه «لاحکم الا لله» بود که علی (ع) آن را کلمه حقی که از آن باطل اراده شده، می‌دانست و آنچه علی (ع) ایشان را پند می‌داد که «نافرمانی اندرزگوی مهربان آزموده، ناکامی به‌بار آورد و پشیمانی به‌دنبال دارد و من آنچه را باید درباره این دو مرد و داوری به‌شما گفتم و نیک اندیشیدم و اندیشه خود را آشکار ساختم، ولی شما چیزی جز آنچه که می‌خواستید نپذیرفتید…»، چندان فایده نداشت.

جنگ نهروان
«خارجی‌گری» و بنا‌ به اصطلاحات متداول کنونی «انجماد راست» که حتی در سالهای اخیر نیز دنیای اسلام خالی از آن نیست، آغاز شده و به «سکتاریسم راست مذهبی» کشید، کفاره پشت کردن به‌دینامیسم قرآن پس از رحلت پیامبر (ص) است. پدیده‌یی که مضافاً بر سطح ضرورتاً نازل فرهنگ کلی (چه در سطح قومی ـ‌که هنوز «جاهلیت» را مطلقاً نفی نکرده بودـ و چه جهانی، اکنون رشد نموده) باید با محک ابتلا مانند تمام نقایص دیگر، بالضروره خود را بروز می‌داد. بنابراین بدیهی است که حالیه رفع آن در کوتاه‌مدت به‌ وسائل عادی از جمله موعظه و دلیل ممکن نیست، به‌ویژه که این فرقه آرام نگرفته و به ‌تحریک معاویه نیز شورش می‌کردند. تا آن‌که بالاخره در «نهروان» علی (ع) با ایشان مصاف داده و غائله‌شان را ختم نمود. گرچه در این نبرد نیز علی (ع) دشمنان بسیاری برای خود آفرید، لیکن پیروزمندانه مشئوم‌ترین لکه‌یی که به‌دامان مکتب نشسته و می‌رفت تا محتوای انقلابی آیین را در قالب‌های مبتذل و پوچ زاهدمآبانه مسخ کند، پاک کرد.

شهادت علی (ع)
عاقبت علی (ع) به‌دست یک‌تن از این گروه شهید شد و با فریاد «رستگاری» به‌ وادی جاویدان «پرورگار کعبه‌اش» پیوست (فزت و رب الکعبه).
بشریت در طول تاریخ پرفراز و نشیبش رهبران بزرگی را به‌خود دیده است، اما در این میان علی (ع) به‌واسطه تجمع عالی‌ترین فضیلت‌های انسانی در او به‌ هرجهت یگانه می‌نماید. در ستایش این فضیلتها گفتار بسیار است. لیکن در ورای همه آنها رایحه این پیام قرآنی که از سراسر وجود علی (ع) استشمام می‌شود «معنای ویژه‌یی» دارد. به‌موجب این پیام فرزندان انسان بر ستمگری و ظلمات که همان جاهلیت است، محققاً پیروز می‌شوند.

ادامه جنبش در عصر تحریف
درک عمیق جنبش حسینی، آن‌چنان‌که در خور دعوت به‌عمل انقلابی باشد، بالضروره بررسی زمینه‌های تاریخی ـ‌که چنین نقطه کمالی میسر ساخته‌ـ را لازم می‌کند. روشن است که مقدمات چنین کمالی به‌طور عمده در فاصله شهادت علی (ع) و حکومت یزید فراهم آمده‌اند. یعنی دورانی که خلافت کوتاه حسن‌بن‌علی (ع) و سلطنت دراز معاویه موضوع آن است. به‌ویژه ‌این بررسی برای ما از آن نظر حائز اهمیت است که با یکی از بزرگ‌ترین (و شاید صرفاً بزرگ‌ترین) تحریفات تاریخ اسلام که به‌حق می‌توان آن را نمونه کامل و به‌اصطلاح کلاسیک «عصر تحریف» دانست روبه‌رو می‌شویم.
خواهیم دید که چگونه کار پیگیر رهبرانی که خط‌مشی واحدی را تعقیب کرده و «بی‌درنگ یک‌شکل فعالیت را جانشین شکل دیگر» کرده‌اند، با پرده‌های ستبر جهالتهایی که توانایی درک جریان رشد وظایف رهبری را ندارند مواجه شده و در نهایت به‌تحریف شخصیت یکی از فداکارترین و منزه‌ترین راهبرانی می‌کشد که حفظ و ادامه جنبش را بر تشویقات چپ‌روانه، مرجح می‌دارد. آری سخن از حسن‌بن‌علی (ع) است که آماج رگبار ناجوانمردانه‌ترین پیکانهای زهرآلودی است که بسیاری از آن را، دوستان! در کمان گذاشته‌اند.

تحلیل کوتاهی از شیوه کار امام حسن (ع)
حسن (ع) با پدرش در جنگهای بصره و صفین و نهروان همراه بود. او بی‌شک دستاوردهای فراوانی از این فراز و نشیب‌های تاریخ اسلام به‌همراه داشت. پس از شهادت علی (ع) و به‌خاک سپردن آن حضرت، در روز 21رمضان سال40 به‌خلافت انتخاب شد.
طبعاً حضرت حسن (ع) که بیشتر عمر خود را در دوران انقلابها و دائماً در کنار پدرش گذرانده بود، به اشکالات و پیچیدگی امور به‌خوبی واقف بوده است. در آن زمان نوعی ابهام تاریخی وجود داشت که دستگاههای دروغ‌سازی و فربیکاری اموی هر زمان آن‌را آشفته‌تر می‌کرد تا در ظلمات این تاریکی «تفاوت دشمن و دوست را پنهان کند» و تا تمیزها و تشخیص‌ها را از کار بیندازد. این است که او در اولین خطبه پس از بیعت، بعد از تشریح اوضاع، مردم را به‌مرکزیت دعوت نموده و ضمن جلب اعتماد، اشاره می‌کند:
«ماییم یکی از ”ثقلین“ که پیغمبر (ص) در میان امت نهاد و از دنیا رفت. ماییم در پی آینده (مکمل) قرآن که در آن تفصیل هر چیزی هست (اصول کلی که باید توسط پیشوای واجد شرایط در عمل پیاده شود) که نه از پیش رود و نه از پشت سر (با اتکای عمیق به آن می‌توان هر مسأله‌یی را بدون افراط و تفریط و بر حسب شرایط زمان حل کرد). باطل در آن راه ندارد و بنابراین در تفسیر قرآن بر ما اعتماد باید کرد که در تأویل آن راه فتون (راه حیله و غیرصحیح) نسپریم، بلکه از روی یقین و اطمینان باشیم».
آنگاه امام (ع) بر آیه 83 سوره نساء استناد جسته و آن‌را تفسیر می‌کند. ترجمه آیه چنین است:
«هنگامی‌که امری مربوط به‌بیم و ایمنی مطرح باشد (مسأله اساسی مربوط به‌منافع خلق) آن‌را پراکنده می‌کنند (این طرف و آن‌طرف گفتنهای بی‌فایده، که مسأله را از کادر تخصصی خارج می‌کند و بازار شایعه را رونق می‌دهد). در صورتی‌که آن‌را نزد پیامبر (ص) و رهبرانشان ببرند، همانا کسانی که از آنها اهل استنباط (شناخت درست از نادرست) هستند، آن‌را خواهند دانست و اگر برتری و سرپرستی خدا و رحمت او بر شما نبود، جز اندکی، همگی شیطان را پیروی می‌کردند».

درگیری با معاویه
از همان ابتدای کار، امام (ع) دشمنی چون معاویه در مقابل دارد که برای مبارزه با حضرت به‌انواع نیرنگهای سیاسی متمسک می‌شود. ما قبل‌ از این معاویه را شناخته و به‌نقش وی مخصوصاً عوامفریبیش و مهارت رذیلانه‌اش در واژگون جلوه‌دادن شخصیت علی (ع) پی برده‌ایم. او که از همان زمان عثمان به‌دلائل مسلم تاریخی در هوای حکومت بود، اکنون که علی (ع) نیز از دنیا رفته است، بهترین فرصت را یافته و لذا با مجموعه‌یی از نقشه‌های حساب‌شده و به‌اتکای حزب اموی که از پیش درصدد امحای آیین نو و احیای نظام تبعیضی منحط گذشته بودند، به‌عمل می‌پردازد.
به‌این منظور و در اولین قدم درصدد منفرد کردن حضرت حسن (ع) و همراه با آن، پیدا کردن «آدم» برای خودش برآمد و ابتدا بر یکی از دهها معروف عرب، «زیادبن‌ابیه»، که مردی زیرک و کاردان و متهور و جسور و فرماندار علی (ع) در فارس بود و نیز توسط خلیفه جدید در مقامش ابقا شده بود، انگشت گذاشت. به این معنی که اول نامه‌یی سراپا تحقیر برایش نوشته و او را به‌خدمت خود خواند و تهدیدها کرد و چون «زیاد» مرعوب نشد، این بار از در تطمیع وارد شد و او را به‌پدر خود نسبت داد و برادر خود نامید و به‌انحای طرق او را فریفت و خلاصه به ‌شام آورد.
از این پس نیز معاویه هم‌چنان در ربودن سران لشکر و سرداران نامی و عمال نامور و کارآزموده امام حسن (ع) بکوشید و «حکم کندی» را که امام حسن (ع) با 4هزار کس به «انبار» فرستاده بود با 500هزار درهم بفریفت و به‌معاویه پیوست و از آن ‌پس امام حسن (ع) مردی از قبیله بنی‌مراد را به «انبار» فرستاد و معاویه او را نیز با 500هزار درهم به‌سوی خود کشانید. عبیدالله‌بن‌عباس را که سرکرده سپاه امام حسن (ع) بود، با هزار هزار درهم فریب داد و او شبانه به‌معاویه پیوست و نیز جاسوسانی به‌قلمرو امام (ع) گسیل داشت. اما امام (ع)، پس از آگاهی بر اعمال معاویه، طی نامه‌یی به ‌او اعلان جنگ داد و نوشت:
«... پس انتظار آن‌را ببر که به‌خواست خدا به‌جنگ تو بیرون شتابم»...، و سپس به‌تهیه مقدمات جنگ پرداخت.

یادآوری - درباره هدف امام (ع) از خلافت
قبل از آن‌که به‌تعقیب جریاناتی که رخ داده است بپردازیم، ضروری است به‌رغم مورخین ساده‌اندیشی که تاریخ را به‌حد واقعه‌نگاری تنزل داده‌اند، اندکی تأمل کرده و ببینیم طرفهای اصلی این مبارزه چه‌غایتی را دنبال می‌کنند؟ چه بدون توجه به‌غایات، درک وضع اشیا تقریباً محال است. همین‌جاست که آن‌گونه مورخین در سنجش یک‌ شکست یا پیروزی معیاری جز کمیات ندارند و این خود سرآغاز تفسیر مکانیکی وجود است.
ناگفته پیداست که یک‌طرف این دعوا صرفاً تشنه قدرت و مقام و منشعبات آن است و در نظام ارزشهای او هیچ‌چیز جز این‌ها اعتبار ندارد. قبله‌گاه او حیوانیتی است که بی‌نهایت‌طلبی انسان به آن افزوده شده و در ورای هر مرزی وسعتش داده است. از این‌رو سبعانه و با یک ‌جهان پلیدی و اهریمنی در ارضای تمایلات پستش می‌کوشد تا در پایان بگوید: «ما در نعمت دنیا غلت زدیم».
اما طرف دیگر افق‌های دیگر دارد. او پویای اثبات انسانیتی است که از نفی مظاهر حیوانی به‌دست می‌آید و توانایی و قدرت را که در قالب مسئولیت می‌پذیرد، صرفاً به‌خاطر این تغییر عظیم می‌خواهد؛ «تغییر انسان از کهنگی به‌نو»، تغییری که «اتمام نور خدایی» را در تموج آن دیده است. به این ترتیب دیگر جای سؤال نیست که چرا او روش دشمن را علیه دشمن به‌کار نگرفت. قطعاً او وجود خویش را در رسالتی باور داشت که منافی چنین طرز عملی بود. بعدها نیز در برابر گروهی که به‌خاطر واگذاری حکومت به‌حریف بر او خرده می‌گرفتند، تصریح کرد که «من از او (معاویه) نه حزمم (سیاستم) کمتر بود نه سطوتم»...
به‌راستی باید میان سادگی و انقلابیگری تفاوت گذاشت. اگر‌چه در این میان نوعی شباهت احساس شود. تفاوتی که غالباً در این‌گونه موارد فراموش می‌شود. گاه راجع به‌علی (ع) نیز چنین سوءتفاهم جانگدازی وجود دارد.

تحریف - افشاگری
در پرتو مطالب فوق و به‌ویژه توجه به‌هدف امام (ع) از کسب قدرت، باید به یک‌جریان افشاگری و کار توضیحی مداوم از جانب وی در برابر سیلی پیگیر از تحریفات و اکاذیب معاویه اشاره کرد. همان معاویه که به‌فرمانداران خود نوشت: «... احادیث مدح عثمان همه شهرها را گرفته و موقعی که این بخشنامه به‌شما می‌رسد، دستور دهید که مردم درباره فضائل یاران پیغمبر (ص) و زمامداران سخن بگویند، دقت کنید که هر روایتی که درباره فضلیت علی (ع) نقل شده است شما مانند آن را درباره خلفا جعل نمایید، زیرا این‌کار برای من بهتر و چشم مرا روشن می‌کند و خوشحال‌تر می‌گردم».

قضیه لعن و نفرین علی (ع) بر سر منابر که تا زمان عمربن عبدالعزیز نیز ادامه داشت و به ‌فرمان معاویه آغاز شده بود، که دیگر شهره عام و خاص است.
به‌ هر صورت امام حسن (ع) طی نامه‌های افشاگرانه مکرری دشمن را نیز پند و اندرز می‌دهد و به راه صواب می‌خواند و مکرراً یادآور می‌شود که قصدش از جنگ احراز مقام و عنوان نیست: «من از خداوند درخواست دارم که در دنیای ناپایدار به‌من چیزی ندهد که در آخرت موجب نقصان صوابم گردد».

معاویه اموال رنجبران و محرومان را می‌خورد و هدر می‌کرد و آنگاه برای ساکت کردن محرومان به‌قرآن ـ‌که همه‌چیز را از آن خدا می‌داندـ استناد می‌جست و می‌گفت «المال، مال‌الله». یا آزادمردان بزرگواری چون مالک را با عسل مسموم می‌کرد و آنگاه به‌استناد مضامین قرآنی می‌گفت: «انّ‌للّه جنوداً من عسل».
ملاحظه کنید چگونه معاویه، ساحت اصیل‌ترین حقایق هستی را به‌کثافت خود آلوده می‌کند!

ادامه دارد...

  • قبلی
  • بعدی
  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Pinterest

شکوه آغازگری در لحظه آزادی – مهدی خدایی صفت

روایتی از اولین دیدار با شهید اشرف رجوی درباره شهید اشرف رجوی، بزرگ زن انقلابی تاریخ معاصر و شکوه قهرمانیهایش گفته‌هایی شنیده و نوشته‌هایی را خوانده‌ایم. گرچه گفته‌ها و نوشته‌ها، که البته بسیار هم اندک بوده‌اند، هرگز نمی‌توانند تصویری تمام‌نما از یک شخصیت ارائه کنند. در این میان به مدد سخنان برادر مسعود و خواهر…

بهمن حماسی در آینه برف‌های خونین

چه کسی می‌گفت: «خاموش شد اشتیاق تماشای شکوه» ؟ چه کسی می‌گفت: «تبرآجین شد دست با مشعل سرخ» ؟ نام او لعنت باران باد! از چیست این همه پچ پچ عطر در نو آیند سبز بهار؟! اگر تاریخچهٔ انقلاب نوین ایران را به سلسله جبالی آبی‌فام، در فلات ایران تشبیه کنیم، بی‌گمان سهم حماسهٔ ۱۹بهمن۶۰…

۱۹بهمن، گلبانگ سربلندی بر آستان جانان

مخاطب‌های آشنای دو تابلو تاریخ ۴۰سال اخیر ایران در بستر قرن گذشته، یکی از ادوار توأمان درخشندگی و تیره‌گی، با نبردهایی سرسخت طی شده است. ادواری که باید آن را با ویژه‌گی‌های خاص سیاسی و تاریخی‌اش شناخت. مطالعهٔ دقیق و علمی این ۴دهه و سرفصل‌های رقمزنندهٔ آینده در آینده آن، بدون شناختن نیروها و عناصر…

مسیح؛ تجلی هنر عشق ورزیدن

سال نو میلادی را با تولد عیسی مسیح گرامی می‌داریم. تولدی که بیست قرن است با شادی میلیون‌ها انسان در سراسر جهان عجین و آمیخته و یگانه شده است. تولدی که انتظار رسیدن روزش، شوق زیبا کردن چهرهٔ جهان را به فعالیت میلیون‌ها پیرو و دوستدار مسیح برای ترویج رسالت عاشقانهٔ او و همبستگی جهانی…

رستاخیز شهریور - مهدی خدایی

داستان سازمان ما که این روزها آغاز ۵۶سالگی‌اش را جشن می‌گیریم، تنها این نبود که در شهریور‌۴۴ یک سازمان انقلابی، و البته بی‌نام و نشان در آن زمان، بنیانگذاری شده باشد، داستان حتی فقط سرنگونی دیکتاتوری دست‌نشاندهٔ سلطنتی هم نبود، داستان، وقوع یک انفجار در اندیشه بود؛ اندیشه‌یی نوآغازین و راهگشا که رها کردن نیروی…

کتابی زیر سروی ۵۵ ساله

«اگر یک‌بار دیگر در باز می‌شد و من در این خانه پا می‌نهادم باز همین‌گونه می‌زیستم (شاید) غرق در خون اما با عشق. ». . . ــ (ناظم حکمت، شاعر مترقی معاصر) *** مکثی در گذار زمان و تأملی در یک نشانی سالی دیگر بر پاشنهٔ زمان می‌گردد و برگی از خاطرات زمین ورق می‌خورد.…

میراث تاریخی مجاهدین خلق ایران

دکتر بهروز پویان، کارشناس علوم سیاسی از تهران به آموزگارم و راهبر تاریخی چندین نسل به‌ویژه نسل من و پس از من مسعود رجوی که تماماً زیر هجوم ایدئولوژی ارتجاعی خمینی بودیم اما آرمان ِ انسان‌سازِ مسعود، ریسمان نجات‌مان شد و همه وجودمان پاسخ به دعوت رهایی بخش او شد مرز ما میان انسان با…

پنجاه و ششمین برگ، از دوامنامهٔ افتخار

پنجاه و ششمین سال تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران نجیب نگاهت، از پاکی وصیتنامه‌های شهیدان است مرگ‌ها در غرور تو کارگر نیست زخم‌ها ترا نمی‌تکانند؛ رویین می‌کنند چکادهای نشسته در ارادهٔ انسان را چه سروده‌یی در گوش؟ که الفبای قامت‌اشان، تداوم ایستادن است. شکستن رکورد بقا ۱۵شهریور۹۹، مصادف با پنجاه و ششمین سالگرد تولد سازمان…

حسِ حضور حسین

همیشه محرم که میاد، و روزهای یاد حسین که می‌رسه، حال و هوای خاصی پیدا می‌کنم. حس می‌کنم این روزها همه لحظه‌هاش با من حرف می‌زنند. میگن چه راهی رو انتخاب کرده‌ای؟ چکار داری می‌کنی؟ دنبال چی هستی؟ بعضی وقتها هم فکر می‌کنم که این صدا از توی وجودم با من حرف می‌زنه. توی ده…

کربلا، تجسم تاریخ بر انگارهٔ جغرافیا

نگاه ارتجاعی و استاتیک، عاشورا و قیام حسینی را یک رویداد در برهه‌ای از تاریخ می‌داند که بر خاک کربلا به‌وقوع پیوسته و تمام شده است. حال باید بر آن گریست. در این دیدگاه آنچه در تداول این واقعهٔ تاریخی اهمیت دارد نه پویایی وقفه‌ناپذیر و قیام‌آفرینی و نه دامنه و تأثیر شگرف آن از…

محرم؛ نگاهی از دو سر طیف

ارتجاع غدار و حاکم بر میهنمان، همواره سعی کرده است، پیام دینامیک و پویای قیام عاشورا را مسخ کرده و جز یک پوستهٔ دجالگرانه از آن باقی نگذارد؛ پوسته‌ای که کارکرد آن تحکیم سلطه جابرانه و یزیدی خمینی و خامنه‌ای بر میهن و ملت ما بوده است. در روزهای ترک‌تازی کرونا و مرگ‌آفرینی آن در…

بستر‌سازی شیطانی برای قتل‌عام یاران حسین

عاشورا، حماسه‌ای ماندگار حماسه جاودان عاشور، با گذشت بیش از ۱۴قرن، هم‌چنان بر تارک مبارزات رهایی‌بخش خلق‌های تحت ستم می‌درخشد. طنین این حماسهٔ ماندگار، پرانرژی، خاموشی‌ناپذیر و رویان به رنجدیدگان و رنجبران تاریخ درس ایستادگی در برابر ستمکاران می‌دهد. این قیام قیامهای فرزند انسان، بر علیه جبر کور با ترسیم طاق بالابلند فدای تمام‌عیار اثبات…

پرواز را بنگر! - مهدی خدایی‌صفت

 خواهر مجاهد سهیلا ضیاء حین بازدید از موزه مقاومت در اشرف۳ «من نمی‌میرم» این را ساعاتی قبل از پرواز به پزشکش گفته بود ... ۱۲سال با مرگ جنگیده بود و آن را تحقیر و لگدمال کرده بود. «تو نمی‌دانی مردن، وقتی که انسان مرگ را شکست داده است، چه زندگی ست!» و ما هرگز در…

از ۳۰ خرداد بگو! می‌خواهم همه‌ بدانند

۳۰ خرداد۱۳۶۰ هنوز جای مرور دارد. هنوز جای بحث دارد؛ چون هنوز زنده است و جاری. و چون جاری است، هنوز روی خط زمان است. ۳۰ خرداد۱۳۶۰ هنوز جای شناختن دارد؛ به‌خصوص در عصر و زمانه‌ای که انگاری دارد نماد افول آرمانها می‌شود. ۳۰ خرداد یک نقطهٔ درخشش و تکثیر است. درست در امتداد نقاط…

داستان ۳۰خرداد

از فردای قیام۲۲بهمن دستها را بستند، قلم‌ها را شکستند و بساط تازیانه و تحقیر پهن گردید. از سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه: «چطوره که چشم دختر مسلمونو درمیارن دست مادر شهید مسلمون رو میشکنن دم برنمیارید»؟ مجاهدین اما باز هم تحمل کردند. از سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه: «مگر ما چه کردیم جز…

۳۰خرداد، سرخ‌جامه‌ترین عید مقاومت ایران

«دو سال و چند ماه بعد از حاکمیت ارتجاع یعنی در سی خرداد۱۳۶۰، در حالی که همه راههای مسالمت را درنوردیده بودیم، این خمینی بود که ما را در معرض یک انتخاب بزرگ و تاریخی قرار داد: یا می‌باید مثل جریانها و احزابی که با یک اشاره‌ٔ خمینی سر جایشان نشستند، ندامت می‌کردیم یا می‌باید…

رمضان؛ درنگی در نیمهٔ تاریک ماه

ما ایرانیان، بر طاقچه نهادگان همیشگی قرآن در کنار دیوان غزل‌های خواجهٔ شیراز و سفرهٔ هفت‌سین، عادتی غریب داریم؛ این عادت برخاسته از فرهنگ دیرسال و پویای ماست و پا به پای هر کدام از ما رشد کرده و خواهد کرد.

نگاهی به دو حماسهٔ تاریخی در ۳۰فروردین

گرامی باد خاطره تابناک شهدای مجاهد خلق در ۳۰ فروردین. ستارگان‌ - برای‌ سرکشیدن‌ ماه‌ طلوع‌ می‌کنند.

۱۹فروردین ۹۰، حماسه«ایستادگی تا به‌آخر»

تصویری از زیرگرفتن قهرمانان مجاهد خلق در جریان حمله به اشرف در ۱۹فروردین ۹۰ - نگاهتان را ببین چگونه بغض - بر تصویر یادها - با قافیه‌های آبی باران هنوز می‌سراید - سینه‌ٔ کلمات ابری‌ست - خاطره از طراوت حضورتان هنوز خیس است -

وقایع تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران از آغاز (1344) تا 1396

بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران 15 شهريور 1344 آرم سازمان مجاهدين خلق ايران «کسی باید می‌آمد راه را تا قله‌های فتح، نشان می‌داد و بذر رزم می‌پاشید در دشت ملال و یأس این میهن

گزیده‌ای از کتاب «راه حسین» - قسمت پنجم

سیمای حکومت معاویهنیمه رجب سال 60 هجری، زمین پلیدترین وجود انسانی را در دل خود جای داد. در این هنگام معاویه پس از 40سال دیکتاتوری، که 20سال آن در امارت بر شام و 20سال دیگر در حکومت بر تمامی جهان اسلام گذشته بود، به 80سالگی درگذشت.بنای کار حکومت معاویه چون تمام سیستم‌های نفرت‌بار ضدانسانی، بر…

گزیده‌ای کتاب «راه حسین» - قسمت سوم

حکومت علی (ع) - رهبر اسلامیپس از رخدادهایی که به مرگ خلیفه سوم انجامید، انبوه مردم به‌جانب علی (ع) روان شده و از او دعوت به‌کار کردند. وی نیز چنان‌که خود می‌گوید: بر اساس خواست حاضرین، و ضرورت وجود یاوری برای خلق‌ها و این‌که خدا از دانایان پیمان گرفته است تا بر سیری ظالم و…

بودن، یا نبودن؛ مسأله این است...- مهدی خدایی‌صفت

دنبال واژه‌یی بودم تا بتوانم رویداد۳۰دی؛ آزادی مسعود رجوی از زندان شاه و تاثیری که بر تاریخ ۴۱ساله گذاشته را در یک کلمه توصیف کنم. این جمله معروف شکسپیر در نمایشنامه هملت، درست همان چیزی را که دنبالش بودم به من عرضه کرد؛ بله دقیقا: « بودن، یا نبودن»؟! می‌خواهم بگویم که آزادی مسعود از…

۳۰دی نقطه عطفی در مبارزه با دو دیکتاتوری – عباس داوری

۳۰دیماه نقطه عطفی در تاریخ مبارزه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ و روز سرور و غرور ملی ایران است. راستی چرا؟ زیرا:

۳۰دی ۵۷ چه پیوندی با ایران امروز دارد؟

از چند برگ یک سفرنامه روز ۳۰دی، سرفصلی است که روزهای قبل و بعد آن هیچ مشابهتی با هم نداشتند. تا روز ۲۹دی، آینده آخرین دستهٔ زندانیان سیاسی یک رؤیا بود و ۳۰دی یک واقعیت و سکویی رو به آینده.

مسعود رجوی و بیش از نیم‌قرن تکاپو در قفای آزادی

این روزها، به‌خصوص با نزدیک شدن چشم‌انداز سرنگونی محتوم استبداد مذهبی در ایران، نگاهها بی‌اختیار به آینده دوخته می‌شود. به آینده‌یی که قرار است پس از فرو ریختن بنای پوسیده و فاسد ارتجاع بر خرابه‌های آن بنیان نهاده شود. این آینده درخشان بی‌تردید بر اساس آزادی و دموکراسی بنا نهاده خواهد شد. این نیاز و…

مسعود رجوی و نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸(۸)

مسعود رجوی و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۷) چهره‌ای مورد توافق همگان

۳۰ دی، روزی که فردا، از دل آن جوانه زد

به‌مناسبت 30دی، سالروز آزادی براد‌ر مجاهد مسعود رجوی و آخرین دسته زندانیان سیاسی از زندان شاهمسعود: «مگر می‌شود خورشید را کشت؟»روز 30دیماه1357 گروه کثیری از مردم به‌ویژه دانشجویان و جوانان پرشور با تجمع در مقابل زندان قصر تهران، خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی بودند و تأکید می‌کردند که تا آخرین زندانی سیاسی آزاد نشود، به…

مسعود رجوی و نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸(۱۱) نقض‌عهد خمینی

مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۴) انتظارات مرحله‌ای و حداقل مجاهدین

مسعود رجوی و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۱۰) عهدشکنی رسوایی‌برانگیز خمینی در ماجرای انتخابات

مسعود رجوی و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۹)

مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۳) خمینی و سرکوب آزادی‌ها و آزادیخواهان

کاندیداتوری مسعود رجوی، سناریویی که می‌توانست سرنوشت ایران را عوض کند

آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندان شاه

30 دیماه 1357سالروز آزادی مسعود رجوی و آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندانهای شاهروز 30دیماه 1357گروه کثیری از مردم به‌ویژه دانشجویان و جوانان پرشور با تجمع در مقابل زندان قصر تهران، با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی شده و تأکید کردند که تا آخرین زندانی سیاسی آزاد نشود،…

با یاد ”مسعود“ راهبر دلها و اندیشه مان - عباس مدرسی

سفری با مَرکَب عشقبیاد آن سفرکرده که صدها قافله دل همره او است،به یاد آن‌که هر روزمان و هر لحظه مان با او است،بیاد آن‌که لبخند رضایتش، قوت قلب می‌بخشد و نگاهش می‌آموزد و کلامش زنده می‌کند.بیاد آن‌که با شنیدن از او سرشار می‌شویم و خود را بازمی‌یابیم.بیاد او که با شنیدن کلامش، کمبودهایمان محو…

مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۵) مجلس خبرگان؛ کلاهبرداری بزرگ خمینی

مسعود رجوی و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۶) کارنامه ۱۱ماهه خمینی و ضرورت وحدت نیروها

مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۲) نخستین مرزبندی با خمینی

مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸ (۱) بیش از یک قرن تکاپو در قفای آزادی

نامه‌های اشرف به مسعود

فرازی از اولین نامهمیدانی! بعضی وقتها فکر می‌کنم چه خوب است من و بچه هم مثل خیلی از خواهران و فرزندان آنها شهید بشویم. احساس می‌کنم در آن صورت رابطه‌ی خیلی عمیق‌تری بین تو و مردم ایجاد می‌شود. و چه بسا روز پیروزی، رنجی را که برای برپایی انقلاب کشیده شده بسیار عمیق‌تر لمس کنی.…

سخنرانی تاریخی مسعود رجوی در امجدیه تهران

چه باید کرد؟روز 22خرداد 1359، در شرایطی که خمینی خفقان و سرکوب را به ‌اوج بی‌سابقه‌یی رسانده بود، میتینگ 200هزار نفری مجاهدین در استادیوم امجدیه تهران برگزار گردید. از همان اولین روزهای بعد از پیروزی قیام 57، تهاجمهای وحشیانه چماقداران و پاسداران رژیم به ‌آزادیهای مردم آغاز شده بود. خمینی به ‌راستی می‌خواست برای تحکیم…

4 بهمن 1357 - 24 ژانویه: اولین سخنرانی مسعود رجوی پس از آزادی از زندان

مسعود رجوی تنها بازمانده مرکزیت اولیه سازمان مجاهدین خلق ایران ,که همراه با آخرین دسته از زندانیان سیاسی به همت خلق قهرمان از شکنجه‌گاه های رژیم شاه آزاد شده بود، در روز چهارم بهمن سال 1357 اولین سخنرانی خود را در حضور ده ها هزار تن از مشتاقان دیدارش، در مسجد دانشگاه تهران ایراد نمود.…

10بهمن ۱۳۵۸ - 30 ژانویه: سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران تحت عنوان آینده انقلاب

روز دهم بهمن سال 1358 آقای مسعود رجوی در یک سخنرانی در زمین چمن دانشگاه تهران برای مردم و هواداران مجاهدین شرکت کرد. روزنامه کیهان روز 11بهمن 58 نوشت:بعد از ظهر دیروز حدود دویست‌هزار تن به دعوت سازمان مجاهدین خلق ایران در دانشگاه تهران حضور یافتند. این مراسم به‌مناسبت هشتمین سالگرد شهادت احمد رضایی اولین…

شهدای لیبرتی، مشعل‌های نورانی و راهگشای مقاومت

خطاب به‌ این شهیدان می‌گوییم: «ای سمبلهای شرف و آزادی که جان و هستی خود را نثار کرده‌اید، ببینید که یارانتان چگونه پرچم شما را به‌دست گرفته و برای ادامه راه پرافتخار شما، سوگند خورده‌اند. ببینید که با چه عزمی به‌ دوران تازه‌یی پا گذاشته و عهد کرده‌اند که به‌رغم هر توطئه و هر ابتلا…

ستارخان، نماد انقلاب مشروطه

به بهانه سال‌روز تولد سردار انقلاب مشروطه به ندرت اتفاق می‌افتد که یک انقلاب اجتماعی در یک نقطه، تنها به اتکای یک «نفر» توانسته باشد مسأله بود و نبود خود را حل کند، یکی از ویژگی‌های انقلاب مشروطیت ایران، اتفاقاً همین است که درست در نقطه‌ای که تمامی کانون‌های انقلاب خاموش و سرکوب شده بودند،…

داستان‌هایی از قیام عاشورا - آنان که با منند بیایند ـ قسمت پانزدهم

فقط زنجیر پای مسلم را گشودند تا بتواند با پای خود به قتلگاه رود. بر سایر زنجیرها‌، زنجیر گشوده از پا را نیز افزودند. اینک‌، او در هم پیچیده و زیر نظر‌، با دلمه‌های خشکیده‌ٔ خون بر لب و گردن‌، از پله‌های سنگی کاخ بالا برده می‌شد.

داستان‌هایی از قیام عاشورا - آنان که با منند بیایند ـ قسمت چهاردهم

مسجد، با جمعیت درهم‌لولیده و موج همهمه‌ٔ گنگ آنان، در حدقه‌ٔ چشمان گرد شده و خشکیده‌ٔ بلال، چون گردابی چرخان و تاریک می‌نمود که هردم به ژرفا نیل می‌کرد و در هم‌ می‌تابید. آری... این صدای ملتمسانه‌ٔ مادرش بود که ـ با بازوان گشاده ـ به کام گرداب فرو می‌رفت و فریادش در ژرفای بلعنده…

از مروارید تا الماس (قسمت پنجم)

بررسی کرنولوژیک وقایع مهم در منحنی رو به صعود کارزار بین مقاومت ایران و دیکتاتوری آخوندی از ۱۵شهریور ۹۷ تا ۱۵شهریور ۹۸ ۲مرداد ۹۸ـ تدوام دادخواهی خون شهیدان و جیغ بنفش آخوند مصطفی پورمحمدی

داستانهایی از قیام عاشورا آنان که با منند، بیایند قسمت سیزدهم

آفتاب درشت کویری، غازه‌ٔ شرم بر رخسار، از گرده‌ٔ خسته‌ٔ افق داشت پایین می‌آمد. ستونهای پیچدار غبار قدمهای محاصره کنندگان دیگر نبود تا آبی آسمان را مغشوش کند. صداها را زمین هرم‌ناک بلعیده بود و زنان تماشا از تخت‌بام‌ها به زیر آمده بودند تا گله‌های از چرا برگشته را بدوشند و نان و کشکابی برای…

داستانهایی از قیام عاشورا آنان که با منند، بیایند قسمت دوازدهم

مسلم نگران از دیرکرد شک‌آلود هانی، عبدالله‌بن‌حازم را به بهانه‌یی به دارالاماره فرستاد تا اخباری مستقیم از وضعیت به دست آورد. عبدالله، وقتی هانی را با دلمه‌های خشکیده‌ٔ خون بر صورت، آزرده و خشمکوب، در بند ابن‌زیاد دید، همه چیز را با یک نگاه دریافت و به نزد مسلم بازگشت.

مدار نوینی از ایدئولوژی و تشکیلات در یک سخنرانی - به قلم عباس داوری از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران

خواهر مجاهد زهرا مریخی، مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، در سخنرانی خود به‌مناسبت آغاز پنجاه‌وپنجمین سال حیات این سازمان، شگفتی آفرید. نه‌فقط از این نظر که مختصات دقیقی از وضعیت رژیم، جامعه و مقاومت بیان نمود، بلکه مهمتر از آن، مدار نوینی از ایدئولوژی و تشکیلات سازمان مجاهدین را ارائه کرد. معمولاً در سخنرانی‌های…

از مروارید تا الماس (قسمت چهارم)

بررسی کرنولوژیک وقایع مهم در منحنی رو به صعود کارزار بین مقاومت ایران و دیکتاتوری آخوندی از ۱۵شهریور ۹۷ تا ۱۵شهریور ۹۸ اشرف ۳ ۳تیر ۹۸ ـ پیام شماره ۱۳مسعود رجوی با عنوان «ولی‌فقیه ارتجاع در تلهٔ تحریم‌ها»

راز عبور(قسمت چهارم) - نگاهی کوتاه به 55 سال ایستادگی برای احقاق حقوق مردم ایران به هر قیمت

(در آستانه پنجاه‌و‌پنجمین سال بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران) اکنون مدتی است که رژیم خامنه‌ای سکوتش درباره سازمان مجاهدین خلق را شکسته و تمام توان دستگاه تبلیغاتی‌اش را هزینه شیطان‌سازی مجاهدین نموده است آن‌هم در شرایطی که پیش‌تر هرگاه به عللی ناگزیر از اسم بردن از مجاهدین می‌شد این سازمان را نابودشده قلمداد می‌کرد.

داستان‌هایی از عاشورا آنان که با منند، بیایند - قسمت یازده

در سلسله قسمت‌های پیشین این حماسه تاریخی که با قیام هجر بن عدی، مرگ معاویه، به قدرت رسیدن یزید، سرتافتن حسین بن علی از بیعت با یزید، هجرت امام به مکه، نامه‌نگاری مردم کوفه به او، تعیین عبید الله بن زیاد به امارت کوفه با حفظ سمت والیگری بصره آشنا شدیم و اکنون ادامهٔ این…

راز عبور(قسمت سوم) - نگاهی کوتاه به 55 سال ایستادگی برای احقاق حقوق مردم ایران به هر قیمت

مقدمه موضوع این مجموعه نوشته‌ها نگاهی است سریع و گذرا به مهم‌ترین راز و رمز عبور پیروزمند مجاهدین از معبر مبارزه‌ای پنجاه و چند ساله که در گام‌به‌گام آن زیر ضربات دیکتاتوری، ارتجاع و استعمار قرار داشته است.

از مروارید تا الماس (قسمت سوم)

بررسی کرنولوژیک وقایع مهم در منحنی رو به صعود کارزار بین مقاومت ایران و دیکتاتوری آخوندی از ۱۵شهریور ۹۷ تا ۱۵شهریور ۹۸ ۷فروردین ۹۸ ـ فراخوان مریم رجوی به همبستگی ملی در برابر سیل ویرانگر و سیلاب شوم ولایت فقیه

۵۴سال سیر و سلوک در پرتو تجلی «ارزش‌ها»

در پرتو نظارهٔ آرام داور زمان از ۱۵شهریور ۹۷ تا ۹۸ در سازمان مجاهدین خلق، سالی دیگر در تجدید پیوند با مردم محبوبشان و با توشه‌بار سفر و همبستگیِ چندین نسل مشتاق آزادی، بر پاشنهٔ زمان گردید و چرخید.

راز عبور(قسمت دوم) - نگاهی کوتاه به 55 سال ایستادگی برای احقاق حقوق مردم ایران به هر قیمت

(در آستانه پنجاه و پنجمین سال بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران) مقدمه می‌خواستیم ببنیم راز عبور پیروزمند مجاهدین در مسیری که تاکنون طی کرده‌اند، چیست؟ مجاهدین چگونه توانستند از توطئه حذف‌فیزیکی و سکوت خبری رژیم به سلامت عبور کنند؟ چگونه است که رژیم پس از سال‌ها تبلیغ این‌که مجاهدین نیست‌و‌نابود شدند اکنون با تمامی قوای…

از مروارید تا الماس (قسمت دوم)

بررسی کرنولوژیک وقایع مهم در منحنی رو به‌صعود کارزار بین مقاومت ایران و دیکتاتوری آخوندی از ۱۵شهریور ۹۷ تا ۱۵شهریور ۹۸ در قسمت نخست این کرنولوژی به برشی از وقایع در فاصلهٔ بین شهریور ۹۷ تا شهریور ۹۸ اشاره کردیم. قبل از آن که مرور مهمترین وقایع این بازهٔ زمانی را ادامه دهیم لازم است…

راز عبور(قسمت اول) - نگاهی کوتاه به 55 سال ایستادگی برای احقاق حقوق مردم ایران به هر قیمت

(در آستانه پنجاه و پنجمین سال بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران) مقدمه بیش از نیم‌قرن پیش سازمان مجاهدین خلق ایران توسط محمد حنیف‌نژاد و یاران پاکبازش سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان بنیانگذاری شد. از آن روز تاکنون این سازمان در مبارزه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ پیوسته در خط مقدم جبهه‌ای قرار داشته که…

از مروارید تا الماس (قسمت اول)

بررسی کرنولوژیک وقایع مهم در منحنی رو به صعود کارزار بین مقاومت ایران و دیکتاتوری آخوندی از شهریور ۹۷ تا شهریور ۹۸ در پنجاه‌وپنجمین سالگرد تولد سازمان مجاهدین خلق ایران لازم است، نگاهی به پشت‌سر بیاندازیم و شکوه راه طی‌شده را از نظر بگذرانیم. این بازنگری ما را یاری می‌کند که تصویر درستی از توانمندی‌ها…

نگاهی دوباره به یک نبرد کبیر میهنی(قسمت چهارم)

یکی از جنبه‌های پنهان و کمتر باز شده عملیات کبیر فروغ جاویدان، پیوستگی مردم و پرسنل مردمی ارتش به مجاهدین بود. مسعود رجوی در ۲۰مهر ۱۳۶۴خواستار ترک جبهه‌ها از سوی جوانان شد، سال‌ها بعد ستاد کل نیروهای مسلح ارتش تحت‌امر آخوندها اعلام کرد رژیم با یک موج ششصدهزار نفره از سربازان فراری از جبهه‌ها روبه‌رو…

«فروغی» به واقع »جاویدان»

در سالگرد عملیات کبیر فروغ جاویدان آه و ناله از سراپای خیمه و خرگاه ولایت به گوش می‌رسد. در این چند ۱۰ساله به‌خصوص از بعد از سی خرداد۶۰، در حملات وحشیانه مزدوران تا دندان مسلح به پایگاههای مجاهدین در شهرهای میهن و یا پس از آن در عملیات تروریستی خارج کشوری علیه آنها، رژیم بارها…

نگاهی دوباره به یک نبرد کبیر میهنی(قسمت سوم)

عملیات فروغ جاویدان (یا آنچه که دیکتاتوری حاکم بر ایران به اسم مرصاد معرفی می‌کند) حرکت انقلابی و غافل‌گیر‌ کننده‌ای بود که خمینی را تا لبه پرتگاه سرنگونی سوق داد، این‌ را تقریباً همگان می‌دانند و خمینی بهتر از هرکس دیگری واقعیت آن را درک کرد که گفت «اینجا باید متر به متر جنگید»! او…

نگاهی دوباره به یک نبرد کبیر میهنی(قسمت دوم)

واکنش‌های معمول خامنه‌ای و رژیمش در سالگرد عملیات فروغ جاویدان (یاهمان مرصاد آخوندها) امسال تفاوت‌های جدی با تمامی کارهای رژیم در ۳۰سال گذشته دارد، سران و سرکردگان رژیم در ویژه برنامه‌های امسال‌شان درباره «مرصاد» و مجاهدین نکاتی را مطرح کردند که یک «تابو‌شکنی» تمام‌ عیار بود!

فروغ جاویدان از نگاه روایت (قسمت هفتم) - شکافتن کمین «سیاه خور» به هر قیمت

لندکروز سفیدرنگ فرمانده جعفر تازه به محل کمین سیاه‌خور رسیده بود، ناگهان یک موشک آر.پی.جی، از پشت صخره‌سنگها ظاهر شد و تنوره‌کشان از بالای اتاقک ماشین گذشت،

نگاهی دوباره به یک نبرد کبیر میهنی(قسمت اول)

هیچ جنایتی برای همیشه پوشیده نخواهد ماند، خورشید حقیقت سرانجام از پشت تیره‌ترین ابرها خواهد درخشید و آنگاه است که تمامی صحنه، با تمامی رنگهایش در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. حقیقت بزرگ‌ترین عملیات ارتش آزادیبخش (تا این لحظه) یکی از آن مواردی است که در گذر زمان روزبه‌روز درخشش بیشتری پیدا می‌کند.

فروغ جاویدان از نگاه روایت (قسمت ششم) - مجاهد خلق تسلیم نمی‌شود

عقیل کلاه‌ خودش را تکاند و دوباره روی سر گذاشت‌ ، حین زمین‌گیر‌شدن ناگهانی‌ ، کف هر دو دست و زانوهایش به لبه تیز صخره ساییده و دچار زخم سطحی شده بود‌ ، شلوارش از ناحیه زانو ریش ریش شده و کف دستش هنوز می‌سوخت. تاکنون این طور از نزدیک به‌طور همزمان با چهار نفر…
1
2
3
4
5
6
7

ورق خوردن صفحهٔ مماشات؛ دور شتابدار تشدید تضادها

رافائل گروسی در جلسهٔ یازدهم اسفند شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی سخنرانی مقدماتی خود…

آویختن به سبوی بشکسته و پیمانه ریخته

خامنه‌ای و یک دوجین دایناسورهای طماع حکومتی با افکار تارعنکبوت گرفته و متحجر خود، گمان می‌کنند…

شتک خون رنجبران سراوان؛ فاش‌کردن مگوها و تناقض‌ها

واقعهٔ سراوان بازتاب بسیار گسترده‌یی در کل ایران و نیز شبکه‌های مجازی داشت. یکی از آثار…

وحشت غاصبان حاکمیت مردم از آینده

در حالی که جنگ‌وجدال باندهای غالب در نظام ولایت فقیه برای تصاحب کرسی رئیس جمهوری در…

سردمداران نظام از واکسن می‌ترسند، نه مردم!

حکم خامنه‌ای مبنی بر وارد نکردن واکسن معتبر و تأیید شده به ایران آن‌قدر غیرعقلانی و…

زندگی برده‌وار یا مرگ با شرافت؟

ممکن است نظام ولایت فقیه هم‌چنان اظهار تجاهل کند یا هم‌چنان دست به سانسور اخبار قیام…

گذرنامه

صف بازرسی گذرنامه‌ها شلوغ شده بود. آرام آرام سر و صدای همه داشت در می‌آمد. «چه…

دلتنگی مقامات برای افزایش مرگ و میر مبتلایان کرونا - مروری بر رسانه ها

بیشترین عنوانهای صفحات اول روزنامه‌های ۱۲اسفند رژیم مربوط به جنگ قدرت باندها بر سر کرسی ریاست‌جمهوری…

بازنشستگان؛ بلوچستان؛ دو روی سکهٔ وحشت نظام

از صبح دهم اسفند، ۲۶شهر میهن‌مان، بار دیگر شاهد اعتراض سراسری بازنشستگان و برخی دیگر از…

از قیام تا مکافات

پنجشنبه شب، ۷اسفند «در پاسخ به‌حملات موشکی علیه اهداف آمریکا در عراق، ایالات متحده زنجیره‌یی از…

چپاول، سرکوب، جرقه و... قیام

بلوچستان محروم و مجروح، اما سرفراز، ۵روز است که برخاسته و ملتهب است. شعله‌های قیام بسیاری…

نمودهای فوران آتشفشان

پس از شورش قهرمانانهٔ پنجم اسفند مردم سراوان، کماکان سیستان و بلوچستان در تب و تاب…

معنای «بمب ساعت شمار» و «حوادث رادیکال» ؟

به‌نوشته روزنامه اعتماد اعتراض مردم بلوچستان علیه نظام آخوندی خیزشی بی‌سابقه است که «طی هفته گذشته…

دریوزگی بر آستان ولایت به سبک خاتمی شیاد!

با نزدیک شدن به فضای انتخابات باسمه‌ای ریاست‌جمهوری در نظام ولایت مطلقه‌ٔ فقیه، در درون گله‌ٔ…

زندگی برده‌وار یا مرگ با شرافت؟

ممکن است نظام ولایت فقیه هم‌چنان اظهار تجاهل کند یا هم‌چنان دست به سانسور اخبار قیام…

شکست سرکوب و پروپاگاندای حکومتی در قیام سراوان

ارائهٔ این تصویر از قیام‌آفرینان که آنها عده‌یی «سودجو» و «قاچاقچی» هستند که می‌خواهند از آب…

چند انشا از یک دروغ!

وقایع شهر سراوان که در کانون آن کشتار سوخت‌بران زحمتکش و بی‌گناه قرار دارد، گریبان نظام…

اعتراف به بازی با نرخ ارز برای ادارهٔ اقتصاد درهم‌شکسته

«افزایش قیمت دلار و بالا نگه‌داشتن مصنوعی دلار واقعیتی پذیرفته شده از سوی تمام ارکان جامعه…

سراوان در آینه خبریِ یک ترجیع‌بند مبتذل

مجاری تنفسیِ یک پروپاگاند کر هماهنگ دروغ‌گویی رسانه‌یی و تحریف کارگزاران نظام آخوندی در باب حوادث…

اگر اتفاق ناخوشایندی بیفتد...

«باید جوانان خود را مراقبت کنیم. اگر خدای نکرده اتفاق ناخوشایندی بیفتد، خشک و ‌تر، اصول‌گرا…

حکومت قاچاقچیان غارت‌گر؛ چند عکس و دنیایی سخن

اخبار قیام و خیزش و اعتراض و مقاومت مردم قهرمان بلوچستان در زاهدان و سراوان، به‌رغم…

خیزش هموطنان بلوچ و ترفندهای آخوندی

نظام ولایت فقیه که می‌داند قیام و خیزش در هر گوشه‌یی از ایران، استعداد آن را…

چه باید کرد؟

 چه باید کرد؟ آنچه در سراوان رخ داد و هنوز ادامه دارد، از یک همه‌جانبه‌گیِ تضاد…

شیادی، دروغگویی و دیگر هیچ!

آخوند روحانی بار دیگر با سرهم‌بندی داستان دیگری در مورد اطلاع‌رسانی کرونا در یک سال پیش،…

رویاهای برباد رفته درباره دولت جدید آمریکا - مروری بر رسانه‌ها

در صفحات اول روزنامه‌های حکومتی امروز به‌خصوص روزنامه‌های باند خامنه‌ای با درشت‌نمایی حملات حوثی‌ها به عربستان،…

بمب زیر پوست جامعه یا هیزم آماده؟! - مروری بر رسانه‌های حکومتی

روزنامه‌های حکومتی در روز یکشنبه دهم اسفند تیترهای مهم خود را به بحران کرونا و ضدونقیض‌گوییهای…

جذاب شدن «راه‌کار دیگر» برای مردم - مروری بر رسانه‌ها

در روزنامه‌های حکومتی شنبه نهم اسفند، موضوع قیام مردم سیستان و بلوچستان و شرایط سخت مردم…

«بولدوزری که همهٔ ساختمان نظام را» فرو خواهد ریخت

آخوند روحانی روز چهارشنبه ۶اسفند در جلسهٔ هیأت دولت، مجلس ارتجاع را شلاق‌کش کرد و پاسخ…

سیستان و بلوچستان؛ خون نان

امان از تمامیت‌خواهی! آسیب‌شناسیِ ناهنجاریهای قومی، زبانی و ملیتی در ایران، همواره قدرت مرکزی و دولتی…

سوخت‌بری به چه دلیل و کشتار سوخت‌بران چرا؟

روز ۴ اسفند۹۹ نیروهای سرکوبگر سپاه پاسداران و نیروهای مرزی در پاسگاه شمسر در منطقه صفر…

تن‌شان دارد می‌لرزد!

روز ۲۳بهمن‌ماه سال۹۹، یعنی کمتر از یک ماه پس از روی کار آمدن دولت جدید در…

سراوان، خیزشی شعله‌گستر در تداوم قیام آبان

نان به قیمت جان! «سوخت‌بر» از واژگانی است که مانند «کول‌بر» از برکت سر آخوندها وارد…

خیزش سراوان!

چه گویم از ستم رفته بر بلوچستان دیار مردم مظلوم و خاک محرومان ز بیکرانهٔ دریا…

وضعیت خطرناک! از هر دو سو - مروری بر رسانه ها

روزنامه‌های حکومتی در روز ششم اسفند بحرانهای مختلف نظام را در تیترهای صفحات اول خود انعکاس…

آتشفشان سراوان؛ آیینهٔ سراسر ایران

از روز دوشنبه ۴اسفند سراوان بلوچستان شعله‌ور و در خیزش است. ماجرا هنگامی آغاز شد که…

روی تابلو «شرایط عینی» انقلاب در ایران چه می‌خوانیم؟

یک‌جا سوخت‌بران امروزند که جان بر سر نان می‌گذارند و جان شهر از جور نظم ولایی…

ما 724 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

Copyright © سایت بسوی پیروزی - صفحه مقالات 2021 All rights reserved. Custom Design by https://www.besoyepirozi.com
مقالات ویژه